💥 صدرالمتألهین تلاش کرده است که مفهوم مرکزی فلسفه را بر پایه توحید بنا بگذارد.
💠 استاد سيد محمّدمهدی ميرباقری:
«بیتردید فرهنگ قرآن و فرهنگ اهلبیت(ع) در پیشرفت دانش عرفان و حکمت و _ نه فقط این دو _ بلکه در سایر دانشهای تخصصی در دنیای اسلام بسیار مؤثر بودهاند؛ نه به این معنا که تحریک به دانش و علمآموزی می کردند، بلکه فرایندی را برای تحقق دانش ایجاد می کردند و قطعاً فضایی را که اسلام و فرهنگ اهل بیت(ع) ایجاد کردهاند، بر فرهنگ عرفان و فلسفه اثرگذار بوده است و نظام موضوعات و مسائل مورد تحقیق در حوزه فلسفه را بهشدت تحت تأثیر قرار داده است. اگر چه حکمت و فلسفه ما متأثر از فلسفه یونان است، لیکن بیتردید توسعه مسائل و اولویتی که به نظام مسائل داده شده است، در دنیای اسلام کاملاً متفاوت با حوزه یونان است.
کاری که صدرالمتألهین کرده است این است که مفهوم مرکزی فلسفه را بر پایه توحید بنا گذاشته است و سعی کرده است همه هستی را بر پایه حضرت حق تفسیر کند و همه مراتب و عوالم خلقت را که در کتب متفرقه خودشان تبیین کردهاند، از عالم ملک تا عالم مثال تا عالم عقل و... همه را مراتب تجلی آن حقیقت و تنزل آن حقیقت و تطور آن حقیقت بداند. البته ممکن است که در این مفاهیم، اشکالی باشد، اما به هر حال، سعی کرده است تا مفاهیم را متأثر از توحید تبیین کند. بنابراین، حکمت ما در این مقیاس، تحت تأثیر ادبیات وحی بوده و در مفهوم مرکزی و حتی در نظام مسائل و اولویت مسائل و در غایات، مقید به وحی بوده است.» (۱۳۹۰)
🔗
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️
@mirbaqeri_ir