نکات کلیدی از جزء دوم قرآن کریم حرکت ، سرعت ، سبقت فراز اول: فَاسْتَبِقُواْ الْخَیرَْاتِ (148- بقره) توصیه قرآن کریم در انجام امور خیر و عمل صالح، ابتدا حرکت است و بعد سرعت است و سپس سبقت. حرکت ، همان عمل کردن به کارهای خیر است که تمام عبادت‌های مستحب و واجب را در بر می‌گیرد و متصف شدن به فضایل اخلاقی را شامل می‌شود. سرعت در این امور هم به این است که هرگاه زمینه انجام آن فراهم شد، بدون فوت وقت آن کار عملی شود. امام باقر علیه‌السلام مرتب سفارش می‌کردند: «إِذَا هَمَمْتَ بِخَیْرٍ فَبَادِرْ فَإِنَّکَ لَا تَدْرِی مَا یَحْدُثُ» هنگامی که تصمیم به کار خیری گرفتی فوراً آن را انجام بده و آن را به بعد موکول نکن؛ چون نمی‌دانی بعد چه می‌شود. سبقت که به معنای پیشی گرفتن است به دو صورت واقع می‌شود یکی در اصل انجام است که فرد از دیگرانی که آن‌ها نیز داوطلب آن کار خیر هستند پیشی گرفته و مثلاً زودتر از آن‌ها دست به جیب شده و مشکل نیازمندی را به میزان توان خودش برطرف می‌سازد. دیگری سبقت در کمیت آن کار خیر است؛ به این شکل که فرد از دیگرانی که آن‌ها هم عامل به کار خیر یا دارای فضیلت اخلاقی‌اند گوی سبقت را ربوده و از آن‌ها متواضع‌تر، صبورتر و مانند آن است. قرآن کریم چنین مؤمنانی را به مقام قرب الهی بشارت می‌دهد و می‌فرماید: «السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ*أُوْلَئکَ الْمُقَرَّبُونَ» آنچه که ما با آن امتحان می‌شویم؟ فراز دوم: وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیَ‌ْءٍ مِّنَ الخَْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِِینَ(155- بقره) جهان، صحنه آزمون الهی است. کسی وارد بهشت نمی‌شود مگر آنکه با موفقیت این آزمون‌ها را که پیشینیان هم به آن آزموده شدند یکی پس از دیگری پشت سر گذاشته و سربلند بیرون آید. در همین سوره می‌خوانیم: أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتهُْمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ (214- بقره) آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید بی آنکه حوادثی همچون حوادث سخت گذشتگان به شما برسد؟ همان‌ها که شدائد و زیان‌های فراوان به آن‌ها رسید. آیه مورد بحث به شکلی جزئی‌تر به آن ناملایمات پرداخته و با بیان دقیق ترآسیبهایی که برای امتحان بشر، همواره در زندگی او رخ می‌دهند را بیان می‌کند: «به طور قطع ما همه شما را با اموری همچون ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کم شدن فرزندان یا میوه‌ها آزمایش می‌کنیم.» آنان که در این آزمایش‌ها صبر سازنده، پیشه ساختند؛ اهل هدایتند و درود و رحمت الهی روزی آن‌ها می‌شود. سنت‌هایی که کورکورانه تکرار می‌شود فراز سوم: وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُواْ بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَیْنَا عَلَیْهِ ءَابَاءَنَا أَ وَ لَوْ کاَنَ ءَابَاؤُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ شَیًْا وَ لَا یَهْتَدُونَ(170- بقره) این آیه، رفتار کسانی که کورکورانه از سنت گذشتگان خود پیروی می‌کنند را خطایی بس بزرگ می شمارد و برای بیدار کردن وجدان خفته آن‌ها چنین می‌گوید: اگر نیاکان آن‌ها دانشمندان صاحب نظر و افراد هدایت یافته‌ای بودند جای این بود که از آن‌ها تبعیت شود؛ اما وقتی آن‌ها مردمی نادان و بی سواد و موهوم‌پرست بودند پیروی آن‌ها چه معنایی خواهد داشت؟ آیا این کار، مصداق تقلید جاهل از جاهل نیست؟! تنها تقلید و تبعیتی که عقل می‌پذیرد و نقل دستور می‌دهد تقلید جاهل از عالم است. مانند تبعیت بی چون و چرایی که بیمار نسبت به دستورات پزشک دارد یا تبعیتی که جاهل به احکام شرعی از سخنان عالم به احکام شرعی دارد. غیر از این را نه عقل می‌پذیرد و نه نقل اجازه می‌دهد؛ مانند پیروی جاهل از جاهل یا عالم از جاهل. کاری که مصداق این نوع تقلیدها باشد از نظر قرآن مردود است و داشتن عناوینی مانند میراث فرهنگی هم نمی‌تواند رنگ صحت و حقیقت به این پیروی غلط و باطل بزند؛ خواه این کار بت پرستی باشد، خواه چهارشنبه سوری.