نکات کلیدی از جزء هفتم قرآن کریم:  مباحث فقهي مطرح شده در اين جزء عبارتند از: الف-احكام سوگند. خداوند درآيه 89 سوره مائده مي فرمايد:"خداوند شما را به خاطر سوگند هاي بيهوده مؤاخذه نمي كند, اما در مقابل سوگندهايي كه با ايمان وقصد بوده است مؤاخذه مي كند". • اقسام سوگند: 1- سوگندهايي كه داراي هدف مشخصي نيست و از روي اراده محكم و تصميم قاطع نيست. 2- سوگندهايي كه با اراده و عزم است. • كفاره سوگند.اگر كسي بنام خدا سوگند ياد كند كه عمل نيك يا عمل مباحي را انجام دهد, واجب است به سوگند خود عمل كند و اگر آنرا زير پا گذاشت ,كفاره دارد و نيز سوگند جز به نام خدا معتبر نيست.كفاره سوگند نيز يكي از اين سه چيز است: 1- اطعام ده نفر مسكين. 2- پوشاندن ده نفر نيازمند. 3- آزاد كردن يك برده و اگر كسي توان هيچكدام از اينها را ندارد ,بايد سه روز روزه بگيرد. ب- احكام شراب و قمار و بخت آزمايي.خداوند در آيه 91 و 92 سوره مائده مي فرماید :"شيطان مي خواهد با آشاميدن شراب و قمار, شما را از ياد خدا و نماز گذاردن بازدارد".يادآوري مي شود در مورد شراب در آيه 219 سوره بقره يعني جزء دوم نيز مطالبي آمده است. ج- احكام صيد درحال احرام: خداوند در آيه 95 سوره مائده خطاب به مؤمنين مي فرمايد:" در حال احرام شكار نكنيد و هر كس از شما كه بداند مُحرم است و شكار نمايد, بايد از چهار پايان قرباني كند و يا كفارۀ آن رابپردازد كه اطعام چند مسكين است و يا برابر همان اطعام روزه بگيرد" و در آيه بعدي مي فرمايد: "صيد دريا در حال احرام حلال است". د‌- احكام وصيت, خداوند در آيه 106 سوره مائده مي فرمايد: "زمانيكه مرگ يكي از شما فرا مي رسد هنگام وصيت نمودن , دو نفر عادل را به شهادت بگيريد و..." و بدينوسيله خداوند سعي در حفظ حقوق و اموال مردم كرده است. 2) خداوند در آيه 97 سوره مائده راجع به كعبه مي فرمايد:" كعبه را وسيله اي براي استواري و سامان بخشيدن به كار مردم قرار داده ام." ونيز در روايات اسلامي ويران كردن كعبه در رديف قتل پيامبر و امام قرار گرفته است و نگاه كردن به آن عبادت است و طواف گرد كعبه از بهترين اعمال ذكرشده است. 3) سؤالات بيجا, خداوند در آيه 101 سوره مائده خطاب به مؤمنين مي فرمايد:" از چيزهايي نپرسيد كه اگر براي شما آشكار شود شما را ناراحت مي نمايد". لازم به ذكر است كه گرچه سؤال , كليد فهم حقايق است ,اما اين مورد هم مانند مسائل ديگر ,استثنايي دارد كه به چند نمونه اشاره مي كنيم: الف- بيشتر مردم اگر ازعمق بيماري خود اطلاع داشته باشند, به وحشت مي افتند. لذا گاهي پزشك صلاح مي داند كه بيماري شخص را به اطرافيانش بگويد و بهتر است خود بيمار سعي در فهميدن بيماري خود نداشته باشد.