.
🔖برشی از یک روز کاری در استانداری (قسمت دوم)
🔸اول رفتیم بازدید از نهضت ملی، اولش تقریبا ۲۵ نفری بودیم ولی هر بلوکی رو که میرفتیم بالا و می آمدیم پایین، سه چهار نفری ریزش داشتیم، تقریبا بلوک دهم به بعد که می رفتیم داخل طبقات کمتر از ۱۰ نفر بودیم😄 که سه چهار نفریشون هی به من غر می زدند که چرا حاجی خسته نمیشه😬
یک به یک جزئیات هر بلوک را گزارش می گرفت: چند گروه سرامیک کار فعال است؟ گچ کش ها چند تیم هستند؟ روزانه هر واحد از هر بلوک چقدر پیش می روند؟
✅یکجایی هم خیلی عصبانی شدند و به یکی از پیمانکاران یکی از بخش ها تشر زدند "بهانه به من تحویل نده، من از این وضعیت پیشرفت راضی نیستم، آقای باقری (مدیرکل محترم راه و شهرسازی) تا قبل از تیرماه باید این چند کار در این چند بلوک انجام شود، طرف من شمایید"
🔹بعد از بازدید تقریبا سه چهار ساعته از نهضت ملی، حالا نوبت به پروژه های شهری رسیده بود که شهردار و تیمش هم بهمون اضاف شدند، استاندار با حوصله از پروژه ها بازدید می کرد به توضیحات شهردار، معاون عمرانی شهردار و فرماندار با دقت گوش میداد، هیچ اثری از بی حوصلگی و خستگی نمی دیدیم.
بازدیدها تمام شد، حالا راهی دفتر می شویم، الان موقع ملاقات های غیررسمی است.
🔸بله اینجا دفتر استاندارِ دولتِ شهید رئیسی است؛ اینجا به حاشیه ها پرداخته نمی شود، اینجا کار و خدمت تا آخرین دقایق تعطیل نمی شود و این مسیر ادامه دارد...
#روایت
#غیر_رسمی
@mirforughi