✍می نویسم شاید چشم هایی ببینند!۱۴۰ 🔹میرزا و یارانش را بهتر بشناسیم ۱۰ 🔸حیدر عمواوغلی۲ ▫️حیدرخان درکتاب خاطراتش اوضاع راچنین توصیف می‌کند:آن وقت ملتفت شدم که عموم حکومت‌های ایران قانون نداشتند و هریک از آن‌ها به قوه دفاعیه و استبداد شخصی سلوک کرده و هرچه بخواهند وخیال کنند درحق اهالی و رعایا باکمال سهولت وآسانی می‌توانند به موقع اجرا بگذارند بدون اینکه ترس از مجازات قانونی داشته باشند. ▫️حیدرخان تلاش کرد در مشهد حزبی تشکیل دهدامابه تعبیرخودش بادیدن کله نارس مردمان واینکه مطلقا حرف او رادرک نمی‌کردند نتیجه‌ای از حزب نگرفت و در نتیجه پس از حدود دو سال اقامت در مشهد به تهران رفت و در ماشین‌خانه استخدام شد. ▫️روابط اجتماعی حیدرخان باعث شده بود با وجود اینکه زبان فارسی را کم می‌دانست با بسیاری از صنعتگران تهرانی رابطه دوستی برقرار کند وهمچنین فعالیت درتجارتخانه روسی حمل و نقل ایران باعث آشنایی او با تجار و صنعتگران شده بود. ▫️حیدرخان پس از یک سال اقامت در تهران به استخدام کارخانه برق حاج حسین آقا امین الضرب درآمد. فعالیت دراین سه مرکز اقتصادی تمهیدات لازم را برای فعالیت‌های سیاسی حیدر خان ترتیب داده بود و اکنون دیگر با بسیاری از مردم مذاکره می‌کرد و با آن‌ها از لزوم دولت قانونی و دموکراسی می‌گفت. 🔹با امضای فرمان پارلمان توسط مظفرالدین شاه و پیروزی مشروطه‌خواهان، حیدرخان به تشکیل فرقه‌های مخفی و آموزش نظامی به اعضای گروهش روی آورد.او معتقدبود مقاومت نظامی علیه ارتجاعیونی که کمربه نابودی مشروطه و دستاورد‌های مدنیت بسته بودند، ناگزیر بود. همانطور که مورخین اشاره می‌کنند حیدرخان از این جهت بسیار شبیه یپرم خان ارمنی از دیگر مبارزین برجسته مشروطه بود. هر دوی آن‌ها برای آزادی و قانون جنگیدند و با دیدن مقاومت و خطر ارتجاع دست به مقاومت نظامی زدند.مردم یپرم خان را«یپرم بمب‌انداز» و حیدرخان را که پیشتر به حیدربرقی مشهور بود «حیدر بمبیست» نامیدند. ▫️منزلت این دو مبارزه به قدری بود که ادیب الممالک فراهانی در شعری اینگونه وصفشان کرد: «چشم مست تو مگر یپرم بمب‌انداز است/ یا زترکان صحیح‌النسب قفقاز است» که در بیت اول به یپرم خان اشاره می‌شود و بیت دوم دلالت بر حیدرخان دارد. دلیل این محبوبیت نیز آن بود که در دوران استبداد صغیر این دو مبارز انقلابی نخستین کسانی بودند که دعوت ستار خان سردار ملی را برای قیام علیه استبداد لبیک گفتند. ▫️با پادشاهی محمدعلی شاه و مخالف او با مشروطیت؛ اتابک از اروپا به ایران آمد و متاثر ازشیخ فضل الله نوری وسفارت روسیه به سرکوب مخالفان و از بین بردن قانون اساسی مشروطه مشغول شد. مشروطه‌خواهان بار‌ها به اتابک نامه نوشتند وحتی تهدید به قتلش کردند تا دست از تخریب مشروطه بردارد، ولی گوش اوبدهکار نبود.درنتیجه این اقدامات نیرو‌های مقاومت ودرراس آن‌ها مجمع اجتماعیون-عامیون تصمیم به ترور اتابک گرفتند. ▫️حیدرخان و همراهانش برای ترور اتابک به مجلس رفتند و اتابک که پس از نطق مورد تشویق روحانیون قرار گرفته بود را ترور کردند اما محمدعلی شاه برهمان سیاق سابق عمل می‌کرد وبه چیزی جز نابودی کامل مشروطه و بازگشت به سلطنت مطلقه کهنه رضا نمی‌داد.از این روحیدرخان تصمیم به ترور خودشاه گرفت که البته این ترور ناکام بود. ▫️احمد کسروی در تاریخ مشروطه ایران در اینباره می‌نویسد: «حیدر عمو اوغلی کنام ارتجاع داخلی ایران و سرکرده دشمنان مردم را به خوبی می‌شناخت و از این رو به فکر افتاد که شاه را مستقیما هدف قرار دهد.به راهنمایی و دستور او بمبی به طرف کالسکه شاه پرتاب شد که به نتیجه نرسید وفقط راننده کالسکه اش را مجروح ساخت.از این به بعد ارتجاع سیاه جان گرفت و بر پیکر خونین مملکت ما سایه انداخت.» ▫️محمدعلی شاه به بهانه این ترور بسیاری را سرکوب کرد و البته دستش به حیدرخان نرسید چرا که او پیش از دستگیری موفق به فرار شده بود. محمدعلی شاه برای سر حیدرخان ده هزار تومان جایزه تعیین کرد و همزمان اقدامات خود علیه قانون اساسی و مجلس را آغاز کرد. ▫️با به توپ بستن مجلس توسط لیاخوف و آغاز استبداد صغیر فضای رعب و وحشت و ناامیدی کشور را فراگرفته بود. انقلابیون رادیکال، اما ناامیدنشده بودند ومصمم به ادامه مبارزات بودند.حیدرخان خوددر خاطراتش اینگونه می‌نویسد: «شاه و مستبدین تصور می‌کردند که بانابودکردن مجلس وبازداشت‌های دسته جمعی ازآزادی خواهان واز همه مهمتر نمایندگان مجلس شورای ملی وطرفداران مشروطه ازاین پس کار آزادی به سر رسیده و انقلاب ایران برای همیشه خاتمه یافته است.اماانقلابیون حقیقی غیرازاین می‌اندیشیدند.اینان ایمان داشتند که انقلاب ایران تازه از مرحله طفولیت گذشته و وارد دوره نوجوانی و شکوفایی شده است.» 🔹جمعه ها این داستان ادامه دارد... ✍حسین داداشی https://t.me/shenasanews @mirzaeihaa