علی وکیلی پس از مبادرت به بیش از ۵۰ قتل در هندوستان به شیراز آمده و خود را پزشک زنان (دکتر وکیلی ملقب به صاحب سیف القلم ) معرفی نموده و با اغفال زنان مرتکب به قتل ۹ زن و ۱ مرد در شیراز می گردد. نامبرده در سال ۱۳۱۵ در میدان شهر( میدانی که در سابق در انتهای خیابان زند بوده است) به دار آویخته می گردد. یاور مختاری پس از پایان دوره ی ریاستش بر شهربانی های شیراز ، ضمن ارتقاء به درجه ی پاسیاردومی(سرهنگ دومی) به ریاست شهربانی های استان گیلان منصوب می گردد و بلافاصله با هماهنگی ریاست کل شهربانی ، سلطان سید اشرف خان ناظمی(در سال ۱۳۱۷به درجه ی یاوری مفتخر می گردد) را که مدتی پیش به ریاست شهربانی دامغان منصوب گردیده بود را به رشت احضار نموده و به نیابت خود و همچنین ریاست پلیس گیلان منصوب می نماید. پاسیار(سرهنگ)مختاری تا مدتی پس از شهریور ماه ۱۳۲۰ در همین سمت به انجام وظیفه مشغول بود و حتی در شهریور ماه سال ۱۳۲۰ و به هنگام ورود نیروهای روس به خاک ایران در حالیکه اغلب فرماندهان نظامی استان محل خدمت خود را ترک گفته بودند، به اتفاق یاور ناظمی به حفظ انتظامات و آرامش شهر رشت اهتمام می ورزند. در مهرماه سال ۱۳۲۰ ریاست شهربانی های اصفهان به سرهنگ شاهپور مختاری تفویض میگردد. روزنامه اخگر اصفهان در شماره ۱۶۹۰ به تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۲۰ /رمضان ۱۳۶۰ می نویسد : "... پاسیار یک(سرهنگ تمام)شاهپور مختاری که به ریاست شهربانی اصفهان منصوب شده است وارد شد.رئیس شهربانی اصفهان به رشت منتقل شد."(7) * در مرداد ماه سال ۱۳۲۳ پاسیار(سرهنگ)شاهپور لوا مختاری و پرسنل خدوم شهربانی اصفهان موفق به دستگیری اعضاء گروه پنجه خونین که مبادرت به آدم ربایی و ربودن فرزند ذکور آقای محمد جعفر کازرونی یکی از متنفذین اصفهان ، کرده بودند می شوند و فرزند ایشان را صحیح و سالم به آغوش گرم خانواده باز می گردانند روزنامه اطلاعات به تاریخ ۲۸\۵\۱۳۲۳ به شرح این ماجرا چنین می پردازد:" بقرار تلگرافی که از نماینده اداره در اصفهان رسیده چند روز پیش طفل کوچک آقای محمد جعفر کازرونی را چند نفر با اتومبیل میربایند، اقدامات آقای کازرونی و مامورین شهربانی برای پیدا کردن طفل به نتیجه نرسیده و هرچه بیشتر تفحص مینمایند کمتر اثری از طفل بدست می آید. تا اینکه بعد از چهار روز ، نامه مشروحی با پست به امضای «گروه پنجه خونین » به آقای محمد جعفر کازرونی می رسد که دزدان ایشان را تهدید نموده و می نویسد(نویسند):« ما طفل شما را ربوده ایم بایستی دو میلیون ریال «دویست هزار تومان» در محل معینی نزدیک قبرستان ارامنه گذارده و بهیچوجه موضوع را تعقیب ننمایند و در صورتیکه وجه را تحویل ندهید و یا نامه را بشهربانی ارائه دهید و در صدد تعقیب و دستگیری ما برائید. بطور قطع جنازه طفل را برای شما میفرستیم» و ضمنا در نامه مزبور قید می کنند که «جمعیتی بنام گروه پنجه خونین تشکیل شده که قصد انقلاب داشته و احتیاج به پول دارند» آقای کازرونی پس از دریافت نامه قضیه را به پاسیار مختاری رئیس شهربانی اصفهان اطلاع داده و ایشان پس از مطالعه کامل و تهیه زمینه به آقای کازرونی دستور میدهند که یک چمدان بزرگ محتوی مقداری کاغذ در ساعت مقرر بمحل موعود میفرستید و طبق دستور ایشان یک چمدان پر از کاغذ سفید برده[،] نزدیک قبرستان ارامنه گذارده می شود.مامورین شهربانی با مهارت بسیار از دور ناظر وضعیت بوده و مشاهده می کنند که بعد یکربع ساعت دونفر چرخ سوار با سرعت زیاد خود را بمحل موعود رسانیده و همینکه از چرخ پیاده شده و میخواستند چمدان را بلند نموده و همراه خود ببرند با چابکی زیاد بی درنگ خود را به آنها رسانیده و هر دو نفر را دستگیر می نمایند.دونفر نامبرده هنگام بازجویی از معرفی خود سرپیچی نموده و بالاخره معلوم می شود یکی از آنها اسمعیل عمیم و دیگری محمد علی آذری بوده و پس از یکرشته بازجویی دو نفر دیگر از همدستان آنها یکی احمد شوشتری که خود را ارجمند معرفی نموده و دیگری خود را کلانتری معرفی کرده و حامل دو قبضه اسلحه با اتومبیل بوده در ۹ فرسخی اصفهان(راه تهران) دستگیر می شوند. از قرار معلوم کلانتری و شوشتری و آذری اخیرا از تهران به اصفهان رفته بودند گویا این اشخاص شرکای دیگری نیز در تهران دارند که اکنون برای دستگیری آنها مشغول اقدام می باشد( می باشند) .آقای پاسیار مختار(مختاری) رئیس شهربانی طفل آقای کازرونی را نیز در منزل توطئه کنندگان پیدا نموده وبایشان تحویل میدهند و اهالی از اقدامات رئیس شهربانی و کشف این توطئه و جلوگیری از نظایر آن کمال قدردانی را دارند."(8) مدتی بعد پاسیار مختاری به تهران فراخوانده شد و به ریاست امور مالی شهربانی کل منصوب گشت و چندی هم در سمت ریاست پلیس انتظامی تهران به خدمت مشغول بود تا اینکه در اردیبهشت ماه سال ۱۳۲۷ به ریاست پلیس قضایی ... @mirzaeihaa