۲۵ اسفند سالروز شهادت اسطوره آذری زبانان و کل کشور، شهید حاج مهدی باکری گرامی باد.
حاج مهدی مدتی قبل از جنگ شهردار ارومیه بود. روزی در شهر سیل آمد و ایشان فرمانده گروه های جهادی و مردمی برای کمک به همشهریانش شده بود.
در این حین پیرزنی به مهدی مراجعه و می گویند: جهیزیه دخترم که آن را به سختی و با کمک مردم تهیه کرده ایم در خانه است و الان آب وارد اتاق میشود، تو رو خدا کمکم کنید. حاج مهدی خودش تا کمر داخل آب می شود و نهایتاً جهیزیه آن دختر نجات پیدا می کند.
در این حین پیرزن به او می گوید: درد و بلایت بخورد به سر شهردار بی غیرت ارومیه، او باید بیاید و غیرت و مردانگی را تو یاد بگیرد. اینگونه بود که پیرزن ناخواسته و همزمان هم برای مهدی دعا و هم او را نفرین می کرد!
✌️کارگروه فرهنگی شهدایی میثاق
مدرسه علمیه سلیمانیه ✌️
💢
@misagh_official