تو در جنگلهای ورزقان ، در نقطه
صفر مرزی چه کار میکنی مرد ؟
صندلی نهاد ریاست جمهوری خار
داشت که پشت آن ننشستی تا این
شب عیدی ، پیام تبریک برای این
و آن ارسال کنی ؟ میخواستی
مثلا بگویی مردمی هستی ؟
خب سوار تویوتا لندکروز ضدگلوله
میشدی و چند نفر آدم را پیدا
میکردی و از بینشان ردی میشدی
و صدای شاتر دوربینها و تمام .
به جهنم که پیرمرد روستای دیزج
ملک از زمان رضاخان تا الان ، یک
فرماندار را از هم نزدیک ندیده .
به جهنم که روستای کهنهلو به
ورزقان یک جاده درست و حسابی ندارد
به جهنم که روستای کیغول یه
درمانگاه ندارد و همین ماه پیش
یک زن جوان ، قبل از اینکه به
زایشگاه شهرستان برسد ،
بچهاش سقط شد .
اقلا یک جای نزدیک با دسترسی
هموار میرفتی سید ! عدل رفتی
سراغ نقطهای که کل مملکت بسیج
شدهاند برای پیدا کردنت ؟
انصافت را شکر . .
میگویند آنجا باران گرفته .
زیر باران دعا مستجاب است ،
دعا کن برای خودت ، دعا کن برای ما .
پیرمرد روستای کهنهلو را که یادت
نرفته ؟ همان که هنوز یک فرماندار
را هم از نزدیک ندیده ؟ دعا کن سید ؛
شب عید است . .