🔴 تغییر سطح منازعه 🔺 الف) سخنرانی اخیر نتانیاهو در کنگره ی آمریکا، یکی از شنیدنی‌ترین سخنرانی‌ها با عمق راهبردی بالا و یکی از صریح‌ترین بیانیه‌های تمدنی بود که در این سال‌ها از یک سیاستمدارِ غربی دیده بودم. تردید نداشتم که این صرفاً یک سخنرانی تحریکی با اهدف محدود سیاسی نیست. اگر موقعیتِ نتانیاهو را در وضعیت فعلی در نظر بگیریم، این مسئله شفاف‌تر می شود. 🔺 نتانیاهو سعی می‌کرد خود را مثل دیده‌بانی جا بزند که شتاب‌زده از بالای برج دیده‌بانی پایین دویده و با تمام وجود سعی می‌کند آنچه را از بالا در مورد دشمن خود یافته است برای جبهه‌ی خودی تبیین کند. سعی می‌کرد مخاطبان حاضر و غایب خود را قانع کند که از مناقشات سیاسی روبنایی که با شخص او دارند عبور کنند و به رخداد تمدنی که در پیش است متوجه باشند. البته، روشن است که در پس این تقلای مذبوحانه، به دنبال تأمین منافع شخصی و خارج کردن خود از کنج موقعیت خطرناکی بود که با آن دست و پنجه نرم می‌کند. ولی این چیزی را از ارزش های راهبردی این سخنرانی کم نمی‌کند. 🔺 بسیاری از این حرف‌ها را، نتانیاهو در سخنرانی های خود در اجلاس‌های سالیانه‌ی سازمان ملل یا در جلسات ایپک و ... نیز بیان کرده بود. ولی این بسته‌ی منسجم محتوایی آن هم در این موقعیت حساس تاریخی، معنای دیگری داشت. بعد از شنیدن این سخنرانی، احساسی آمیخته از شور و نگرانی را تجربه کردم. روشن بود که در آستانه‌ی یک تغییر راهبردی در نوع کنش‌های میدانی دشمن هستیم. 🔺 ب) دشمن دریافته است که،در صورت ادامه‌ی بازی در وضعیت فعلی، با هیچ اقدام تاکتیکی در سطح جاریِ منازعه، نمی‌تواند سرنوشت معادله را تغییر دهد. دشمن امروز در موقعیتی است که منطقاً باید با یک شیب تند، سطح بازی را از منازعه‌ی «غزه – اسرائیل» بالاتر ببرد. منظورم لزوماً وارد شدن در یک جنگ منطقه‌ای گسترده نیست، بلکه مسئله‌ی اصلی، تغییر رسمی «سطح راهبردی منازعه» ست. حتی اگر در میدان لزوماً ترجمه ای از جنس جنگ گسترده تر میدانی پیدا نکند. 🔺 به همین دلیل است که فکر می‌کنم، در ماجرای شهادت اسماعیل هنیه، مسئله ی اصلی «ترور اسماعیل هنیه به عنوان یک رهبر حماس» نیست. بلکه مسئله ی اصلی، «ترور یک رهبر حماس در تهران» است. نباید از تفاوت اساسی این دو راهبرد، با تحلیل های ساده‌انگارانه عبور کنیم. تحلیل هایی در مورد شکست امنیتی ایران در محافظت از یک مهمان خارجی یا شکست سیستم های نظامی در رهگیری و سرنوگونی پرتابه‌ی مهاجم یا تحلیل در مورد فناوری به کارگرفته شده برای این اقدام تروریستی و آثار و تبعات آن و هر چیز دیگری از این جنس، در لایه‌ی دوم اهمیت است. مسئله ی اصلی این است که درک کنیم، هدف از این اقدام راهبردی، تغییر «سطح منازعه» است، نه فقط افزایش «وسعت میدان منازعه». 🔺 ج) به همین دلیل است که اکیداً معتقدم، پاسخ موثر به این اقدام، نمی‌تواند صرفاً یک پاسخ نظامی باشد. حتی اگر چیزی از جنس عملیات وعده‌ی صادق تکرار بشود یا حتی اگر خود نتانیاهو در یک اقدام نظامی مشابه ترور شود، بخش مهمی از این اقدام بی پاسخ مانده است. من معتقدم، مهمترین و موثرترین بخش پاسخ به این اقدام، باید از جنس یک حرکت مردمی و در سطح یک اقدام تمدنی باشد. فن بدلی که ماهیت منازعات را در منطقه از منازعه‌ی نیروهای نظامی مقاومت با سربازان مسلح اسرائیلی به یک خیزش مردمی برای نفی نظام سلطه تغییر خواهد داد. 🖋 محمدحسین راحمی ▫️باشگاه استادان معارف اسلامی :: میزمعارف ااا @mizemaaref