💠زن
#جن در بیابان مرزهگرون
بچه ها یکی فامیلام تعریف میکرد
میگفت از بیابونای مرزگرون از سر زمین برمیگشتم
دیر شده بود. ساعت ده شب بود. نور ماه زمین رو روشن کرده بود. با جیپ میومدم
یهو دیدم یه زن به چشم به هم زدنی از جلو ماشین رد شد. زدم رو ترمز. دیدم رفت وایساد کنار جاده. یخورده دقیق شدم روش. قدش کوتاه بود
چیزی شبیه کلاه سرش بود. قوز داشت. قیافش پرت و پلا و زشت بود
با خودم گفتم حتما عقب افتاده هست مال روستاهای اطرافه. جامونده گم شده. بزار سوارش کنم خوراک گرگا نشه. درو باز کردم پیاده شدم یهو رفت پشت یه تپه کوچیک. منم اومدم برم دستش رو بگیرم سوار ماشین کنم ببرمش
گفت از کنار تپه نرفتم دنبالش
رفتم بالای تپه
دیدم یه گودی هست. گودال بزرگ
پنجاه شصت نفر هم تیپ و اندازه این دارن توش دنبال هم میدون
جیغ میکشن و میزنن و میرقصن
میگفت تا دیدم برگشتم سوار ماشین شدم رفتم. گفت قبلش فکر می کردم جن هس ولی آدم نمیبینش
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
•☘🌼
@ShieMazhab 🌼☘•
─┅─═ঊঈ💓ঊঈ═─┅─