یا داود انا جعلناک خلیفة فی الارض بین الناس بالحق، و لا تتبع الهوی فیضلک عن سبیل الله، ان الذین یضلون عن سبیل الله لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب (سوره ص 38:26). خداوند در این آیه خطاب به حضرت داود می‏فرماید: ما تو را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دادیم، پس ‏خود را بر اساس حق و عدالت استوارنما، و زنهار که در پی خواسته‏های خود باشی که تو را گمراه می‏کند. کسانی که از راه حق جدا گشته و به بیراهه می‏روند به سخت‏ترین دشواریها دچار می‏گردند، زیرا روز بازرسی را فراموش کرده‏اند. برخی در استدلال به این آیه در رابطه با دینی خدشه کرده‏اند که مقصود آیه، قضاوت به حق است و نه حکومت.در صورتی که لحن آیه عام است، بویژه با توجه به تفریع حق حکومت‏بر مساله خلیفة اللهی، که نمی‏تواند تنها به یک بعد قضیه نظر داشته باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز، طبق همین اصل، حق ‏خود را نشات گرفته از مقام نبوت خویش می‏دید: انا انزلنا الیک الکتاب بالحق بین الناس بما اراک الله (النساء 4:105). قرآن و شریعت را بر تو فرستادیم، تا طبق آیین الهی در میان مردم کنی. حکومت در اینجا نیز، صرف قضاوت نیست، بلکه قضاوت، گوشه‏ای از آن است.و اساسا، اگر دین بر جامعه حاکم نباشد، قضاوت به حق امکان پذیر نیست.به همین جهت آیاتی که در رابطه با قضاوت به حق یا به عدل آمده، به دلالت اقتضا بر چیزی فراتر از قضاوت نظر دارند، زیرا قضاوت به حق در سایه حکومت طاغوت که بر اساس ظلم و جور استوار است-امکان پذیر نمی‏باشد.آیه: و لا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار و ما لکم من دون الله من اولیاء ثم لا تنصرون (هود 11:113)به همین حقیقت اشارت دارد. مردم و نهادهای مردمی که می‏خواهند در راستای حق قدم بردارند، بایستی هیچ‏گونه وابستگی با ستمکاران نداشته باشند، زیرا همین وابستگی مایه ذلت و بدبختی خواهد گردید و بزرگترین تکیه‏گاه-که نصرت الهی است-بر اثر آن از دست‏خواهند داد. پذیرفتن حاکم جائر و انتخاب و بیعت‏با وی، اعتماد به ستمگر و پذیرش حاکمیت «طاغوت‏» به جای حاکمیت «الله‏» است. الم تر الی الذین یزعمون انهم آمنوا بما انزل الیک و ما انزل من قبلک یریدون ان الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به و یرید الشیطان ان یضلهم ضلالا بعیدا.و اذا قیل لهم تعالوا الی ما انزل الله و الی الرسول رایت المنافقین یصدون عنک صدودا (النساء 4:60-61). این آیه به خوبی روشن می‏سازد که وظیفه آحاد مسلمین، رویگردانی از طاغوت و روی آوردن به حکومت الهی است. خداوند در این آیه می‏فرماید:جای بسی شگفتی است که کسانی خود را مسلمان می‏پندارند، ولی دوست دارند که در شؤون زندگی خود به مراجع کفر و الحاد پناه ببرند.در صورتی که بایستی به حکم وظیفه اسلامی، مراجع الهی را ملجا و پناهگاه خود قرار دهند. منافقان نیز در این میانه میدان داری کرده به بهانه آن که دین از سیاست جدا است، مردم را از روی آوردن به مراجع حق و عدالت الهی باز می‏دارند. آیه پیش از این آیه می‏گوید: یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شی‏ء فردوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الآخر ذلک خیر و احسن تاویلا (النساء 4:59). این آیه صریحا دستور می‏دهد که در تمامی شؤون زندگی، برای برقراری نظم و اجرای عدالت، باید به مراجع الهی روی آورد. و در آیه دیگری می‏فرماید: و اذا جاءهم امر من الامن او الخوف اذاعوا به و لو ردوه الی الرسول و الی اولی الامر منهم لعلمه الذین یستنبطونه منهم و لو لا فضل الله علیکم و رحمته لاتبعتم الشیطان الا قلیلا (النساء 4:83) . در این آیه صریحا در شؤون سیاسی، دستور مراجعه به مراجع الهی داده شده که بایستی مسائل سیاسی در پرتو دستورات الهی حل و فصل گردد. آیات از این قبیل در قرآن فراوان است که «الله‏» را بر جامعه مطرح کرده و با هر گونه حاکمیت طاغوت مبارزه و مخالفت کرده است. 📚 النساء 4:105. هود 11:113. النساء 4:60-61. النساء 4:59. النساء 4:83.