روایت مادرشهیدعسگری: "امام خمینی می نوشت و شهید می خواند" به دنبال برنامه دیدار از خانواده معزز شهدا، شب گذشته باجمعی از خواهران وبرادران نمازگزار، پیشکسوتان و جوانان پایگاه بسیج به همراه امام جماعت محترم مسجد جامع امام علی(ع) شهران برای عرض ادب و ادای احترام به دیدار خانواده یکی از اولین شهدای محله شهران رفتیم. شهید والامقام "مهدی علی عسگری"، شهیدی که در سن نوجوانی داوطلبانه به جبهه می رود ودر اولین اعزام شهید می شود. پدرمهدی که سال ها افتخارپیرغلامی اهل بیت(ع) را داشت به رحمت خدا رفته و مادر وبرادر شهیدعزیز در این دیدار صمیمی میزبان ما بودند.مادری که مهرش تمام خانه را پر کرده بود و خلوصش از کلامش احساس می شد وقتی در باره فرزندش سوال شد گفت مهدی قبل از شهادتش یک جوان معمولی بود، ویژگی خاصی مثل جانبازی یا سابقه جبهه نداشت جوان آرامی بود ودر سال های اول جنگ داوطلبانه به جبهه رفت وشهید شد اما بعداز شهادتش خواب عجیبی دیدم در خواب به من گفتند مهدی در دانشگاه قبول شده، درآن دوران چون نفوذ منافقین در دانشگاه ها مطرح بود نگران بودم، پرسیدم کدام دانشگاه؟ گفتند دردانشگاهی که "امام خمینی می نویسد و مهدی میخواند". مهدی را در خواب دیدم از او پرسیدم مهدی جان می توانی بگویی بعداز شهادت بر تو چه گذشت؟ جواب داد از آن دنیا نمی توانم بگویم اما درباره خودم می توانم بگویم، از او پرسیدم موقع شهادت آیا امام حسین(ع) به بالینت آمد؟ کمی فکر کرد و گفت نمی دانم اما وقتی که مرا در قبر گذاشتند یک بوی عطر عجیبی در قبر پیچید که با بوی همه عطرها تفاوت داشت شاید بوی امام حسین(ع) بود. ادامه mjemamali@