✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت بیست و سوم ✳️ اگر به تعداد رزمندگان بدر یاور داشتم 🔻در همان روزها در شهر مدینه و بین اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله سخنرانی کردم و مطالبی را به آنها گوشزد کردم و گفتم سوگند به خدایی که دانه را شکافت و خلق را آفرید اگر به سراغ اهل بیت می آمدید و دانش را از معدن علم کسب می‌کردید، راه ها در برابرتان آشکار و هموار و نشانه های هدایت در برابرتان پدیدار می شد، نعمت ها فراوان می شد و با خوشی زندگی می کردید. 🔻اما افسوس که شما راه تیره و تاری را انتخاب کردید؛ در نتیجه جهان با همه گستردگی اش بر شما تاریک شد و درهای علم و دانش به روی شما بسته شد. امامان به حق را رها کردیم و آنها نیز شما را رها کردند اندکی صبر کنید به زودی محصول آنچه کاشته اید را درو خواهید کرد و با عواقب جرایمی که مرتکب شده اید رو به رو خواهید شد. ✳️ منم پیشوای شما 🔻به خدا سوگند به خوبی می دانید که منم امام و پیشوای شما، منم آن کسی که باید فرمان او را بپذیرید منم دانشمند و عالم شما که با دانش او می‌توان شما را نجات بخشید، منم جانشین پیامبرتان، برگزیده پروردگار شما، زبان قرآن شما و آگاه به مصالح شما. 🔻اندکی صبر کنید به زودی وعده های خدا بر شما فرود خواهد آمد همانند امت های گذشته؛ گرفتاریها شما را درهم خواهد پیچید. ✳️ درباره امامانتان سوال خواهدشد! 🔻 به زودی خداوند از شما درباره امامانتان سوال خواهد کرد و با آن محشور می شوید و در درگاه خداوندی حضور پیدا خواهید کرد. ✳️ به تعداد رزمندگان بدر 🔻به خدا سوگند اگر به شماره یاران طالوت یا به تعداد رزمندگان در جنگ بدر یاور داشتم حتماً شمشیر می کشیدم و با شما مقابله می کردم، به سوی حق بازگردید و در نتیجه شکاف‌ها و اختلافات پدید آمده از میانتان رخت بر می بندد، رفاقت و صمیمیت در بین شما حاکم می شود. خداوندا تو میان ما به حق حکم فرما که بهترین داوری. 📚 منبع: کافی جلد ۸ صفحه ۳۲ 📗 کتاب علی از زبان علی ↩️ادامه دارد.... 🆔@nahjolbalaghekhanii313