معجزه حضور
یک جوان از عالمی پرسید: من جوان هستم و نمی توانم خود را از
#نگاه_به_نامحرم منع کنم، چاره ام چیست؟
عالم نیز
#کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را
#سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از
#کوزه بیرون نریزد و از شخصی درخواست کرد او را همراهی کند و اگر
#شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را
#کتک بزند!
جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت.
عالم از او پرسید: چند دختر سر راهت دیدی؟
جوان جواب داد: هیچ!؛ فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا در جلوی مردم کتک بخورم و خار و خفیف شوم.
عالم گفت: این حکایت مؤمنی است که همیشه
#خدا را
#ناظر بر کارهایش می بیند و از روز
#قیامت و
#حساب و کتابش که مبادا در
#منظر #مردم خار و خفیف شود بیم دارد.
پ.ن: اگر
#مربی بتواند این حضور همیشگی را در وجود دانش آموز بکارد دیگر نیازی به
#کنترل_از_بیرون نیست. دیگر نیازی به نمره کم کردن و تنبیه و غیره نیست.
متربی که میداند همیشه
#خداوند ناظر بر اعمال اوست همیشه حواسش
#جمع است تا محبوبش را از خودش دل آزرده نکند.
سوال: روش های ایجاد این حالت در انسان چیست؟
ادامه دارد...
کانال مُکَلّا - جوادی
https://eitaa.com/mokalla