با مجروح شدن پسرم برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم! نمی‌دانستم در کدام اتاق هست در حال عبور از سالن بودم که بک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا وارد اتاق شدم، دیدم بخاطر مجروحیت هردوچشمش بسته است... بعد از کمی صحبت، گفتم: مادر، چطور با چشمان بسته مرا دیدی؟! هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد... "شهید محمدحسین یوسف الهی"