*•═•••🍃🌸﷽🌸🍃•••═•* (صلی الله علیه واله) ⚡توجه و مطالعه در زوایای گوناگون شخصیت، اعمال، رفتار و زندگی پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله)برای ما مسلمانان از اهمیت بسزایی برخوردار است و آثار علمی و عملی فراوان دارد. یکی از مسائل مهم درباره آن حضرت، کارهای خارق العاده و معجزاتی است که به دست آن حضرت و یا برای تأیید ایشان انجام گرفته است. در این باره، نخست چند نکته به عنوان پیش نیاز بحث یادآوری می گردد ⭐معجزات نوع هفتم ⬅️ نوع هفتم: در معجزات حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلم است در اخبار از مَغْیبات. فقیر گوید: که ما را کافى است در این مقام آن چه بعد از این ذکر خواهیم کرد از اخبار امیرالمؤمنین علیه السلام از غیب؛ زیرا که آن چه امیرالمؤمنین علیه السلام از غیب خبر دهد از پیغمبر صلى اللّه علیه و آله و سلم اخذ کرده و از مشکات نبوت اقتباس کرده: لکن ما به جهت تبرک و تیمن به ذکر چند خبر اکتفا مى کنیم: 🔆 غیب گویی پیامبراز اشرفی های عباس ↩️ اوّل: حِمْیَرى از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده که حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلم در روز بدر اشرفى هائى که عباس همراه داشت از او گرفت و از او طلب (فدا) نمود. او گفت: یا رسول اللّه من غیر این ندارم. فرمود: پس چه پنهان کردى نزد ام الفضل زوجه خود! عباس گفت: من گواهى مى دهم به وحدانیت خدا و پیغمبرى تو؛ زیرا که هیچ کس حاضر نبود به غیر از خدا در وقتى که آن را به او سپردم، پس حق تعالى فرستاد که «بگو به آن ها که در دست شما هستند از اسیران که اگر خدا بداند در دل شما نیکى، به شما خواهد داد بهتر از آن چه از شما گرفته شده است». 📓 سوره انفال (۸)، آیه ۷۰٫ و آخر عباس ‍ چنان صاحب مال شد که بیست غلام او تجارت مى کردند که کمتر آن چه نزد هر یک بود بیست هزار درهم بود. 📓 (قرب الاسناد) حمیرى ص ۱۹، حدیث ۶۶، 🔆خبر از عمر ابوسفیان ↩️دوم: ابن بابویه و راوندى روایت کرده اند از ابن عباس که ابوسفیان روزى به خدمت حضرت رسول صلى اللّه علیه و آله و سلم آمد و گفت: یا رسول اللّه! مى خواهم از تو سؤالى بکنم؟ حضرت فرمود: که اگر مى خواهى من بگویم که چه مى خواهى بپرسى؟ گفت: بگو! فرمود: آمده اى که از عمر من بپرسى که چند سال خواهد شد. گفت: بلى، یا رسول اللّه. حضرت فرمود: که من شصت و سه سال زندگانى خواهم کرد. ابوسفیان گفت: گواهى مى دهم که تو راست مى گوئى. حضرت فرمود: که به زبان گواهى مى دهى و در دل ایمان ندارى! ابن عباس گفت: به خدا سوگند که چنان بود که آن حضرت فرمود، ابوسفیان منافق بود یکى از شواهد نفاقش آن بود که چون در آخر عمر نابینا شده بود روزى در مجلسى نشسته بودیم و حضرت على بن ابى طالب علیه السلام در آن مجلس بود پس مؤذن اذان گفت: چون اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمّدَا رَسُولُ اللّهِ گفت. ابوسفیان گفت: کسى در این مجلس هست که از او باید ملاحظه کرد؟ شخصى از حاضران گفت: نه. ابوسفیان گفت: ببینید این مرد هاشمى نام خود را در کجا قرار داده است. پس حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام گفت: خدا دیده تو را گریان گرداند اى ابوسفیان، خدا چنین کرده است او نکرده است؛ زیرا که حق تعالى فرموده است: «وَرَفَعْنالَکَ ذِکْرَکَ». و بلند کردیم از براى تو نام تو را. ابوسفیان گفت: خدا بگریاند دیده کسى را که گفت در این جا کسى نیست که از او ملاحظه باید کرد و مرا بازى داد. 📓 (قصص الانبیاء) راوندى ص ۲۹۳، حدیث ۳۹۴٫ ┄┄┄┅••🌹✻🌹••┅┄┄┄ موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin