💠نوبر با قد رعنا و روی ماه و خال دلبرش می‌شود ارباب ما محو علی اکبرش میوه‌ها هرچند یکسانند در ظاهر، ولی بیشتر دل می‌برد از مشتری‌ها نوبرش کوچه‌های شهر یکباره پر از مجنون شدند تا نقاب از روی او برداشت لیلا مادرش منطقاً‌، خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر، ولی می‌رسد بوی علی دیگری از منبرش مست برمی‌گردد از دیدار او هرعاشقی می‌رسد گویا اویس از محضر پیغمبرش کیست بنویسد مقام آن کسی را که ادب دست روی سینه زانو می‌زند در محضرش در دل ممسوس فی الله علی جز عشق نیست این حرم بیت خدا بود از ازل سرتاسرش چون که سر تا پا شبیه حیدر کرار بود پس چه جای عیب اگر باشند مردان قنبرش ‌ 🔸شاعر:مجتبی خرسندی @moavenat_farhangi_qom