ادامه پاسخ بالا👆👆🔻👇👇👇 این مضمون، با الفاظ دیگرى هم نقل شده است و آن، همان گفته عمر است که: پیامبر خدا در زمان بیمارى اش خواست که او (على علیه السلام ) را جانشین خود کند؛ امّا من از ترس وقوع فتنه و براى نشر اسلام، مانع شدم. پس، پیامبر خدا مقصود قلبى ام را دانست و خوددارى کرد و خداوند، جز از اجراى آنچه خود مقدّر و حتمى کرده، امتناع دارد.(7) ابن ابی الحدید روایت دیگری از ابن عباس نقل می کند که وی می گوید: در آغاز حکمرانى عمر نزد او رفتم. یک مَن خرما در زنبیلى حصیرى برایش نهاده بودند. مرا به خوردن دعوت کرد. من یک خرما خوردم و او نیز شروع به خوردن کرد تا این که خرماها تمام شد. سپس از کوزه اى که نزدش بود، آب خورد و به پشت، بر متّکایش دراز کشید و به حمد و سپاس خدا و تکرار آن پرداخت. و گفت: «اى عبد اللّه ! از کجا مى آیى؟». گفتم: از مسجد. گفت: «پسرعمویت را چگونه دیدى؟». من گمان کردم که عبد اللّه بن جعفر را مى گوید. گفتم : وقتى مى آمدم او با همسالان خود، مشغول بازى بود. گفت: «مقصودم او نبود. منظورم بزرگ شما اهل بیت است». گفتم: او را دیدم، در حالى که براى درختان خرماى فلان قبیله، آب از چاه مى کشید و قرآن مى خواند. گفت: «اى عبد اللّه ! قربانى کردن شتران به گردنت، اگر آن را از من کتمان کنى! آیا هنوز در دل، خیال خلافت دارد؟». گفتم : آرى. گفت : «آیا مى پندارد که پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) به او تصریح کرده است؟». گفتم: آرى و برایت مى افزایم که از پدرم درباره ادّعاى على پرسیدم. و او گفت: (على) راست مى گوید. عمر گفت: «پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) گفتار ناتمامى درباره على داشت که چیزى را اثبات نمى کند و دستاویزى به دست نمى دهد و بى گمان، مدّتى در کارش درنگ و تأمّل کرد و در بیماری اش مى خواست به نام على تصریح کند؛ امّا من از بیم (فتنه) و به خاطر حفظ اسلام، مانع شدم و به پروردگار کعبه سوگند، قریش، هرگز بر او گِرد نمى آمدند و اگر خلافت را به دست مى گرفت، اعراب از همه سو بر او مى شوریدند. چون پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) فهمید که من منظورش را مى دانم، پس خوددارى ورزید و خداوند، جز از وقوع آنچه خود ، مقدّر و حتمى کرده، ابا دارد».(8) بسیار جالب است که عمر به این عمل زشت اعتراف و با بیان مغالطه هایی توجیهاتی برای آن می آورد که با علم، عصمت و حکمت الهی پیامبر اکرم(صل الله علیه وآله) منافات دارد؛ گویی که عمر به مصالح اسلام و مسلمین بیشتر از رسول خدا(صل الله علیه وآله) آگاه است و پیامبر اراده ای جز اراده خدا خواسته است و این اراده عمر است که مطابق اراده خداست. همین اعتراف، و تقسیم قدرتی که مخالفان جانشینی علی (علیه السلام) در دوره حاکمیت خویش کردند نشان می دهد که آنها برای تصاحب حکومت زمینه چینی کرده بودند و اوّلین شورشیان احتمالی بر علیه خلافت علی (علیه السلام) - در صورت تحقق اراده پیامبر - خود آنها می بودند. کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup