🔆بخش دوم ازپاسخ تقویم 🔮 سوال بعضی از محققین بر این عقیده اند که از اونجا که هر شب با مشاهده ماه در آسمان میشه حدس زد که چندمین روز از ماه هست این تقویم رایج شده تا حساب روزهای ماه راحتتر باشه چون شما هر روز با دیدن شکل خورشید نمی تونید بگید چندمین روز از اون ماهه اما شکل ماه در هر روز متفاوت از روزهای دیگه هست و با تقریب خوبی میشه حساب روزهای اون ماه رو بدون نوشتن داشت. خوب تا اینجا یک مزیت مهم استفاده از ماه در تقوم به جای خورشید دیده میشه اما هنوز عیب بزرگش که ثابت نبودن ماهها در سالهای مختلف هست پابرجاست. یعنی منجمهایی که در زمینه تقویم قمری فعالیت میکردن به عقلشون نمیرسید که این تقویم متغیر به درد کشاورزی یا سایر کارهایی که به فصول سال ارتباط دارند نمی خوره؟ 🔆 پاسخ همین مزیتی که در ماه قمری گفته شد ، ماه شمسی ندارد ، ماه شمسی هم مزیتی دارد که ماه قمری ندارد  نمی شود به سال شمسی اشکال گرفت که این سال خوب نیست چونبرای همه محاسبه آن آسان نیست ، هرکدام مزیتی دارد و استفاه ای که در جای خودش خوب است و دیگری ندارد شاید مزیت دیگرماه قمری این باشد که حالات مختلفی که بر انسان عارض می شود ( مانند سستی ، قوت ، شادی ، حزن و... ) مثلاً انسان در فصل بهار حالتهایی را دارد که در فصل تابستان ندارد و در زمستان از نظر حالات خود بگونه دیگر است و الخ...با توجه به این موضوع ضروری است در هر سال جا به جایی در زمان فصلی اعمال(روزه گرفتن،حج،و...) بوجود آید تا شخص بتواند در حالات مختلف جسمی و روحی تکالیف شرعی را انجام دهد . ( چرا که بهره و حظ معنوی در هر حالتی برای انسان با حالت دیگر فرق دارد  🔅در جای دیگر این شبهه آمده  (عربها هم اینو میدونستن و برای جلوگیری از این اتفاق راهکاری داشتن: هر از دو یا سه سال یک ماه اضافی در سال بعد در نظر میگرفتند که اسمش الان دیگه در تقویم قمری نیست: ماه نسی یا ماه فراموش شده.) اما چرا عربها چنین کاری کردند  عرب ها ماه هاي قمري راملاك دوران سال خود قرار داده بودند و حج ّخانهء خدا در ماه ذي الحجّة واقع مي شد, همان طوري كه حضرت ابراهيم 7دهم ذي الحجة را براي اعمال حج قرارداده بود. آنان خواستند كه اين اعمال هميشه در فصل برداشت غلاّت و ميوه ها و هواي مطلوب يعني اوائل پاييز واقع شود, تا اين كه بر مسافران سخن نگذرد و انجام مناسك حجّ برايشان آسان باشد. از طرفي هر سال قمره ده روز به جلو مي آيد(1) در تفسير صافي و مجمع البيان , اين طور بيان كرده اند كه در مكه و اطراف آن كه جايگاه ابراهيم واسماعيل و فرزندان آنان بود و به مرور زمان طوائف و قبائل فراواني در آن مناطق زندگي مي كردند و جنگ وجدال هاي فراواني بين آنان واقع مي شد, بزرگان فرزندان اسماعيل (ع)چهار ماه از دوازده ماه سال را, ماه هاي حرام اعلام كردند كه در آن چهار ماه جنگ كردن حرام باشد. آن چهار ماه عبارت بود از: رجب و ذوالقعده و ذوالحجةو محرم . در اين چهار ماه جنگ و قتل و غارت ممنوع بود, اما گاهي درگيري و جنگ قبل از ماه حرام شروع مي شد وّف ادامه پيدا مي كرد و به ماه حرام مي رسيد و چون نمي خواستند جنگ را نيمه تمام بگذارند, بزرگي از آنان فرياد مي زدكه مثلاً ماه رجب كه ماه حرام است , آن را تأخير انداختم و امسال در اين ماه جنگ مي كنيم و در عوض سال ديگريك ماه حرام اضافه مي كنيم , تا جبران آن ماه حرام كه جنگ در آن واقع شده است بشود. قرآن اين رسم غلط را برانداخت و فرمود: همان چهار ماه حرام , در سال حرام است , و تأخير در ماه هاي حرام جائز نيست و باعث زيادهء كفر مي شود, و آن سنّت بد را از بين برد(2) پس اینکه در شبهه ادعا شده نیاز به لااقل مدرک دارد و همین طور نمی توان ادعایی بدون سند کرد 1.بحارالانوار, ج 58 ص 345 مروج الذهب , ج 2 ص 204 2. مجمع البيان , ج 5 ص 45 صافي ج 2 ص 341  〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰 کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup                            👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup                       👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup