ادامه مطلب بالاقسمت آخر👇👇👇👇 دو. اما شکوه و گلایه حضرت فاطمه(س) از خانه‌نشین شدن امام علی(ع) و برخورد منفعلانه علی(ع) در برابر غاصبان فدک؛ برای این بود که حضرت زهرا(س) می‌خواستند کارهای زشت غاصبان حکومت را به این وسیله بیان کرده و بفهمانند که اینها چه ظلم‌هایی روا داشته‌اند. در حقیقت گلایه حضرت به خاطر این مصلحت بوده است؛ زیرا یک وقت انسان می ‌خواهد عظمت مطلبی را به کسی برساند، او را مورد خطاب و عتاب قرار می‌دهد، در حالی‌که مقصودش تندی به آن شخص نیست. این مسئله در گفت‌وگوها معمول است. از باب نمونه وقتی حضرت موسی(ع) از کوه طور بازگشت و مشاهده کرد که بنی اسرائیل گوساله پرست شده‌اند، در این‌جا برادرش هارون(ع) را مورد عتاب قرار داده و توبیخ کرد. ریشش را گرفت و گفت: چه کردی؟ هارون جواب داد: «قالَ یَا بْنَ أُمَّ لا تَأْخُذْ بِلِحْیَتی وَ لا بِرَأْسی إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی إِسْرائیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلی»؛[3] گفت: اى پسر مادرم، چنگ به ریش و سر من مینداز. من ترسیدم که بگویى: تو میان بنى اسرائیل جدایى افکندى، و گفتار مرا رعایت نکردى. حضرت موسی(ع) می‌داند که هارون(ع) تقصیری ندارد، ولی می‌خواهد زشتی کار بنی اسرائیل را مجسم کرده و اهمیت این مسئله را برساند؛ لذا در ظاهر با برادرش دعوا می‌کند. در این‌جا هم حضرت فاطمه(س) می‌خواستند عظمت ظلم مخالفان را منعکس کند؛ لذا با این لحن صحبت می‌کند تا به این وسیله به مردم آن زمان و به تاریخ بفهماند که چه ظلم‌هایی به اهل بیت(ع) وارد آمده است. البته، گاه خطاب‌های به ظاهر عتاب آلود برای توبیخ نیست، بلکه می‌تواند به منظور دلسوزی و ابراز همدردی باشد؛ مانند آنچه در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است: «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفا»؛[4] گویى مى‌خواهى به خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنى. «لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاَّ یَکُونُوا مُؤْمِنین»؛[5] گویى مى‌خواهى جان خود را از شدّت اندوه از دست دهى، به خاطر این‌که آنها ایمان نمى‌آورند! در این‌جا نیز حضرت علی(ع) به دلیل انحرافی که در جامعه اسلامی رخ داد و به جهت ظلمی که نسبت به اهل بیت(ع) شده، در خانه نشسته و زانوی غم در بغل گرفته و به جهت مصالح اسلام نمی‌‌تواند در برابر مخالفان قیام کند؛ لذا حضرت زهرا(س) با او ابراز همدردی نموده و می‌گوید گویا می‌خواهی خود را با این غصه‌ها از بین ببری: «ثُمَّ انْکَفَأَتْ (ع) وَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَتَوَقَّعُ رُجُوعَهَا إِلَیْهِ وَ یَتَطَلَّعُ طُلُوعَهَا عَلَیْهِ فَلَمَّا اسْتَقَرَّتْ بِهَا الدَّار قَالَتْ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِینِ وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِین». سپس آن حضرت(ع) به منزل بازگشت در حالى‌که علی(ع) در انتظار مراجعت و درخشش سیماى مبارک او بود، چون در خانه قرار یافت، فرمود: اى فرزند أبو طالب، چرا مانند کودک در جنین پنهان شده و مانند افراد تهمت‌زده در کنج خانه نشسته‌اى؟ تو کسى بودى که شاه‌پرهاى بازها را درهم مى‌شکستى، چطور شده که اکنون از پر و بال مرغان ناتوان فرو مانده‌اى؟! و... . کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز http://telegram.me/mobahesegroup 👇👇 https://eitaa.com/mobahesegroup 👇👇 http://sapp.ir/mobahesegroup