🌹🌹🌹جهاد تبیین در راستای موضوع آیه🌹🌹🌹
تبیین:
1. امام خمینی: «در زمان رسول الله هم آن گرفتاریی که اسلام ... از دست منافقین داشت، از دست کفار نداشت. کفار ایستاده بودند در مقابل هم و جنگ هم میکردند و تو سر هم میزدند و پیش میبردند و یا عقب مینشستند. لکن با منافقین چه بکنند؟ منافقی که آمده و میگوید من برای اسلام هستم و اسلام آوردم؟ و مثل اسلام ابوسفیان و دار و دسته او، با او چه بکنند؟ ... امروز هم مسلمانها مبتلای به دسته ای از منافقین هستند که کار این مسلمانها با این منافقین مشکلتر است، تا کارشان با محمدرضا. محمدرضا ایستاده بود و میزد و میکُشت. و تکلیف ملت با او معلوم بود. ملت میرفت به جنگش. اما یک دستهای که در ظاهر، اظهار اسلام میکنند، در ظاهر برای اسلام دعوت میکنند، در ظاهر حرف اسلام میزنند، قلمهایشان و قدمهایشان برای اسلام است، لکن زیر پرده با اسلام مخالفاند. مخالفت با اسلام میکنند در زیر پرده. با اینها باید چه بکنیم؟ کار با اینها بسیار مشکل است. و حل مسئله منافقین [دشوار است] پیغمبر اکرم هم نمیتوانست حل بکند. حضرت امیر هم گرفتار اینها بود و حلش نمیشد بکنی. حلش مشکل است. آن که ما امروز مبتلای به آن هستیم. آن دسته منافقینی که اظهار اسلام میکنند و کمر اسلام را میخواهند بشکنند. کار مسلمانها با اینها مشکل است».
2. شهید مطهری: «خطر منافقین از خطر شاه بیشتر است!». این حرف را در آن زمان، شاید هیچکس باور نمیکرد، ... درست چند سال بعد از انقلاب، ما توانستیم قدر این حرف را دریابیم که منافقین، چه شخصیتهایی را از ما گرفتند، که شاید شاه جرأت گرفتن یک نفر آنها را نداشت.
3. شهید لاجوردی در سال ۱۳۷۷ به دست دو تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق در محل کارش در بازار تهران به شهادت رسید. وی مدتی دادستان انقلاب بود و مدتی نیز ریاست زندان اوین را بر عهده داشت. در بخشی از وصیتنامه ایشان آمده است: خدایا! تو شاهدی چندین بار به عناوین مختلف، خطر منافقین انقلاب را همانان که التقاط، به گونه منافقین خلق سراسر وجودشان را و همه ذهن و باورشان را پر کرده و همانان که ریاکارانه برای رسیدن به مقصودشان، دستمال ابریشمی بسیار بزرگ به بزرگی مجمع الاضداد به دست گرفتهاند، هم رجایی و باهنر را میکشند و هم به سوگشان مینشینند، هم با منافقین خلق، پیوند تشکیلاتی و سپس...! برقرار میکنند، هم آنان را دستگیر میکنند و هم برای آزادیشان و اعطای مقام و مسئولیت به آنان تلاش میکنند و از افشای ماهیت کثیف آنان سخت بیمناک میشوند...به مسئولین بارها گفتهام که خطر اینان به مراتب زیادتر از خطر منافقین خلق است، چرا که علاوه بر همه شیوههای منافقانه منافقین، سالوسانه در صف حزب اللهیان قرار گرفته و کمکم آنان را در صفوف آخرین و سپس به صف قاعدین و بازنشستگان سوقشان داده و صفوف مقدم را غاصبانه به تصرف خود در آوردهاند... به گونهای که عملاً عقل و اراده منفصل برخی تصمیم گیرندگان قرار گرفتند و در عزل و نصبها و حفظ و ابقاءها دست به تخریب میزنند و اعمال قدرت میکنند.