▪️🩸▪️ 🩸آه ای بابا ! نگاه آخرت را ... فریاد غریبی‌ات را ... تن عریانت را ... چگونه فراموش کنم ؟! ▪️در نقلی، زید بن صوحان گوید: سه سال بعد شهادت سیدالشهدا «صلوات اللّه علیه» بر امام سجاد سلام‌الله‌علیه داخل شدم، دیدم حضرت در محراب عبادت نشسته مناجات می‌کند و می‌فرماید: 🩸ای پروردگار و ای کسی که تکیه گاه من به اوست؛ حزن ما طولانی شد و اشک ما جاری گشت و قلب های ما سوخت بر مصیبت پسر پیغمبر تو حسین صلوات اللّه علیه. ▪️امام سجاد سلام‌الله‌علیه گریه می‌کرد و فریاد می‌کشید و می‌فرمود: آه آه چگونه فراموش کنم فریاد غریبی‌ات را ای پدر؟! چگونه فراموش کنم آن نگاه های مکرّر تو را؟! چگونه فراموش کنم عریان و غرقه به خون بودی و محاسنت خضاب از خون بود؟! 🩸و این جملات را مکرّر می‌فرمود تا از هوش رفت. نزدیک شدم و کنار حضرت گریه کردم؛ وقتی به هوش آمد، فرمود: هیچ چشمی محبوب تر نزد خدا نیست از چشمی که برای ما گریه کند و قلبی محترم تر نزد خدا نیست از قلبی که برای ما محزون است و برای ما شاد است. 📓بشارة الباکین،حسین بن عبدالرزاق تبریزی، (خطی) ص ۱۲۱ ▪️🩸▪️ # علیهم السلام