💠 معارفی از جزء بیست و دوم قرآن کریم 🔸اظهار نظر در حکم خدا ممنوع! وَ مَا كاَنَ لِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضىَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن یَكُونَ لهَُمُ الخِْیرََةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِینًا(36- احزاب) هنگامى كه از جانب خدا و پیامبرش حکمی صادر شد همه باید به آن گردن نهند و مردان و زنان با ایمان مختار نیستند که آن را بپذیرند و یا به گونه ای دیگر عمل کنند و هركس خدا و پیامبرش را نافرمانى كند یقیناً به صورتى آشكار گمراه شده است. مراد از قضاى خدا، حكم شرعى اوست كه آن را به وسیله یكى از فرستادگان خود برای بندگان بیان مىكند و منظور از قضاى رسول، احکام و دستورات ولایی(حکومتی) اوست و آن عبارت است از اینكه رسول خدا صلی الله علیه و آله به دلیل ولایتى كه خدا برایش قرار داده(1)، در شأنى از شؤون بندگان، دخل و تصرف كند؛ مانند حکم به اینکه چه کسی فرمانده لشگر باشد. باید توجه داشت که این احکام ولایی رسول خدا صلی الله علیه و آله، جعل حكم شرعى نیست؛ زیرا كه آن مختص به خداى تعالى است و او در این زمینه، تنها بیان كننده وحى است. در ادامه می فرماید: در چنین مواردی كه خدا و رسولش در آن، امر و دستورى دارند؛ مومنین حق ندارند به اختیار، استناد کرده و هر گونه که خواستند عمل کنند؛ بلکه باید دقیقا مطابق دستور صادره عمل نمایند.(2) این درست مانند آن است كه یك طبیب ماهر به بیمار بگوید: در صورتى به درمان تو مىپردازم كه در برابر دستوراتم تسلیم محض باشی و دخالتی در دستورات من نکنی! که اگر دخالت کردی بیماری تو شدت می یابد. از این رو در پایان آیه مىفرماید: كسى كه از دستور خدا و پیامبرش نافرمانى كند گرفتار گمراهى آشكارى شده است؛ چرا كه فرمان خداوند متعال و فرستاده او را كه ضامن خیر و سعادت اوست نادیده گرفته و چه ضلالتى از این آشكارتر؟!(3) بدیهى است كه نه خدا نیازى به اطاعت و تسلیم مردم دارد و نه پیامبر چشم‌داشتى به فرمانبرداری. این اطاعت بی چون و چرا در حقیقت گامی است برای رسیدن به مصالح واقعی كه گاهى بر اثر محدود بودن آگاهی، آدمی از آن با خبر نمىشود ولى خدا که مىداند آن را از طریق پیامبرش به اطلاع مردم طالب سعادت می رساند.(4) (1) آیه" النَّبِیُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ" از این ولایت كه خدا براى رسول گرامى اسلام قرار داده خبر مىدهد. (2) ر.ک: المیزان ج16 ص321 (3) ر.ک: تفسیر نمونه ج17 ص318-319 (4) همان https://eitaa.com/moballeghan