🛑 «اجتهادی که نیاز جامعه است» 🔶 از ابتدا که وارد حوزۀ علمیه شدیم، همۀ بزرگترها گفتند: «باید مجتهد شوید» وقتی از معنای آن پرس‌وجو کردیم خلاصۀ همۀ بیان‌ها این بود که ابزار فهم منابع اسلامی را به دست آورید و در آینده برای فتوا دادن، پاسخ به سوالات و یا حل معضلات اجتماعی به آنها رجوع کنید. اما آیا این همۀ اجتهاد است؟ آیا اگر به پایان درس خارج رسیدیم و برای فتوا دادن و ... به منابع مراجعه کردیم ابزاری که در دست داریم اعم از اصول، فقه، منطق، ادبیات عرب و ... کافی است؟ بر فرض که کافی باشد، آیا از ابتدا باید شروع کرد و معارف را از ابتدا ساخت؟ 🔸به نظر می‌رسد کافی نباشد و توجه به دو نکته ضروری است: ۱) با توجه به تخصصی شدن علوم و پیچیده‌تر شدن علوم انسانی و روابط اجتماعی، برای پاسخ به مسائل مورد نیاز جامعه و حل معضلات اجتماعی ابتدا باید مسئله و معضل را شناخت و سپس برای یافتن پاسخ آن به منابع اسلامی مراجعه کرد. همین نکته کافی است که بدانیم فقط به دست آوردن ابزار اجتهاد به معنای علوم حوزوی کافی نیست و باید مطالعۀ تخصصی مثل جامعه‌شناسی، اقتصاد، علوم سیاسی و ... داشت. البته شاید بتوان عنوان کرد که در واقع این نوع مطالعه هم برای اجتهاد لازم است و در واقع ابزار آن است. ۲) امروز علوم حوزوی نسبت به شروع غیبت امام عصر عجل الله فی فرجه تفاوت چشمگیری دارد و به خصوص در سدۀ اخیر با شکل‌گیری نهضت «احیای تفکر اسلامی» پیشرفت فوق العاده‌ای داشته است. مباحثی که در باب جامعیت اسلام و نظامات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... آن مطرح شده است حاصل قرن‌ها خون دل خوردن و شب و روز نشناختن و در یک کلام «مجاهدت» علمای اسلام است پس ضروری است که این مباحث شناخته شود و برای شناخت بیشتر اسلام «امتداد» یابد. کنار گذاشتن این معارف بلند و برآمدۀ از اسلام ناب و مذهب حقۀ تشیع جز بازگشت به عقب و عقب‌ماندگی چیزی در پی ندارد. مناسب است که همگان (اعم از طلاب و غیر طلاب) با این مفاهیم آشنا شوند. آنگاه وظیفۀ طلاب امتداد و تعمیق و وظیفۀ غیرطلاب مطالبۀ معارف و مفاهیم عمیق‌تر و مورد نیاز جامعه است. ✍️ مهدی رضائی ___________________ @mobarez_59