قسمت7⃣ 🔶🔶🔶فصل سوم: راه شناختن نفس‏🔶🔶🔶 بدان كه: آنچه گفتم آدمى را غير از همين بدن مادى و صورت حسى، جزوى ديگر هست مجرد، كه آن را «نفس» مى‏گويند، اگر چه فهميدن و دانستن آن صعوبت دارد وليكن هر گاه كسى به نظر تحقيق، تأمل كند اين مطلب بر او ظاهر و روشن مى‏شود، زيرا كه: هر كه ساحت دل خود را از غبار عالم طبيعت پاك كند و علايق و شهوات حيوانيت را اندكى از خود دور نمايد و آئينه دل را از زنگ كدورات اين عالم فى الجمله جلائلى دهد و گاه گاهى در دل را بر روى اغيار نابكار ببندد و با محبوب حقيقى خلوتى نمايد و با حضور قلب، متوجه به عالم انوار شود و با نيّت خالص مشغول به مناجات حضرت پروردگار گردد و گاهى تفكر در عجايب ملك و «ملكوت» [1] پادشاه لا يزال نمايد و زمانى تأمل در «غرايب» جلال و «جبروت» [2] قادر ذو الجلال كند، البته‏ از براى او حالتى نورانى و «بهجتى» عقلى حاصل مى‏شود كه به سبب آن يقين مى‏كند كه ذات او از اين عالم جسمانى نيست، بلكه از عالم ديگر است. [1] «عالم ملك»، جهان جسمانى و عالم مادّه و مادّيات را گويند، كه به آن، عالم شهادت و ناسوت و كون و فساد نيز مى‏گويند: و «عالم ملكوت»، عالم مجرّدات، عالم ارواح و معقولات است كه به آن، عالم باطن و بقاء و اسرار نيز مى‏گويند. فرهنگ معارف اسلامى، ج 2، ص 1231. و ج 3، ص 1921. [2] به معناى عظمت و بزرگى و غلبه و سلطنت. ‌ ╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮ 🆔 @mobarz2 ╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯