در این اتفاق که تجربی پس از مرگ استاد دانشگاهی می باشد برای مدتی پس از اتفاقاتی زیاد به نزد مادرش در بهشت وارد می شود و اینک بقیه ماجرا از زبان وی...
خانه ی مادرتان، از بیرون و در یک نمای کلی چگونه بود؟
خانه ای فوق العاده زیبا، تمام درها و پنجرهها و تمام سقف ها از نور بود در ساخت خانه به جای مصالح معمولی از نور استفاده شده بود. مادرم توضیح داد که آنجا را طبق سلیقه خودش ساخته.
از بیرون گاهی سفید و گاهی متمایل به طلایی هر چند وقت رنگش تغییر می کرد درونش بی نهایت زیبا بود، از یک سالن بزرگ حدودا هزار متر مربع و چندین اتاق هر کدام به رنگی متفاوت از نور سبز کرم مثلا اتاق کرم مربوط به میهمان و سبز مربوط به عبادت بود بین این دو اتاق یک استخر بزرگ قرار داشت.
مگر ارواح شنا می کنند؟
آری اما خیس نمی شوند در آن اتافها مبل و صندلی و تخت اثیری از جنسی نرم تر و لطیف تر و سبک تر از ابر این وسایل بر کف اتاق ها که از نور بود گذاشته شده بود.
از وسایل تزئینی تابلوهایی خیره کننده وجود داشت که هم خیلی بزرگ بودند و هم کاملا طبیعی مثلا در تابلوی اقیانوس امواج حرکت داشتند و ساکن و بی صدا نبودند و نیز صدای آهنگ مرغان دریایی از آن به گوش می رسید. و یا در تابلوی آبشار صدای حرکت آب از بلندی را احساس می کردم حتی پشنگ های آب بر روی صورتم احساس می شد...
البته مادرم گفت هر وقت بخواهد می تواند خانه اش را به شکل دیگری بسازد و یا با مصالح دیگری از چوب اثیری یا سنگ های اثیری یا نقره اثیری مثلا بعد از درخواست من کف سالن را که از نور بود به آب تغییر داد.
او چطور می توانست خانه ای زیباتر و چشمگیرتر بیافریند؟
به کمک عقل و اراده اش.. ببینید همه اعمال و ادراکات ما مربوط به عقل است و البته این عقل به مراتب پیشرفته تر از قبل است اما به تمام معنا کامل نیست بلکه رفته رفته مراتب کامل شدن را طی می کند. در واقع قدرت عقلی ارواح به مقام و درجه تکامل آنها بستگی دارد هر چه عقل ارواح غنی تر باشد استعداد و میزان خلاقیت شان بیشتر است بنابراین ارواحی که از عقل زیادتری برخوردار هستند می توانند خانه های زیباتری بسازند. آنها بر اساس رشد عقلی خود طراحی می کنند و بر اساس اراده آن را پدید می آورند.....
کتاب آنسوی مرگ صص286تا 291 جمال صادقی