📖 تانڪ عراقی آتش گرفت و یڪ سرباز خودش رو از تانڪ پرت ڪرد بیرون . گیج گیج بود و بہ اطرافش نگاه می ڪرد ، یهو سر جاش ایستاد و قمقه اش روبرداشت تا شروع ڪرد بہ آب خوردن یڪی از بچه ها نشانہ گرفت طرفش . اما علی اڪبر زد زیر اسلحه ش و گفت : چیڪار می ڪنی ؟ مگه نمی بینی داره آب می خوره ؟!! نگذاشت بزندش و گفت : شما باید مانند امام حسین (ع) باشید ، نه مثل دشمنان امام حسین (ع) ... 📗 ڪتاب خط عاشقی , ص145