🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺
🌺🌺
🌺
....درباغی چشمه ای بود و دیواری بلند گرداگرد آن باغ.تشنه ای دردمند بالای دیوار با حسرت به آب نگاه میکرد. ناگهان خشتی از دیوار کند و در چشمه افکند.
صدای آب مانند صدای یار،شیرین و دلنشین به گوش آمد. آب در نظرش شراب بود.مرد آنقدر از صدای آب لذت برد که تندتند خشتها را
میکند و در آب میافکند..
...آب فریاد زد:های!چرا خشت میزنی ؟
ازاین خشت زدن برمن چه فایدهای میبری؟...
مردتشنه گفت:ای آب شیرین!
در این کار دوفایده است.
🍃🌾🍃🌾🍃🌾
اول اینکه شنیدن صدای آب برای تشنه مثل شنیدن صدای موسیقی است و نوای آن حیات بخش...
مرده را زنده میکند،مثل صدای رعدوبرق بهاری برای باغ،سبزه و سنبل میآورد.
صدای آب مثل هدیهای برای فقیر است.پیام آزادی برای زندانی است.
🌾🍃🌾🍃🌾🍃
فایده دوم اینکه:من هر خشتی که برکنم دیوار کوتاهتر می شود ومن به آب شیرین نزدیکتر میشوم ....
💠🔸💠🔸💠
...خم شدن و سجده دربرابر خداوند مثل کندن خشت است،هربار که خشتی از غرور خود بکنی دیوار غرور تو کوتاهتر میشود و آب حیات و حقیقت نزدیکتر میشوی...
هرکه تشنه تر باشد تندتر خشتها را میکند و هرکه آواز آب را عاشقتر باشد برای رسیدن به آن خشتهای بزرگتری برمی دارد...
🔹💠🔹💠🔹💠🔹