✍روز سوم شد به یاد آن سه ساله دختری … که غذای هر شبش سیلی و اشک و ناله بود با پدر حرفی نزد ؛ از “درد پهلو”، “درد سر” وضع بابا را که دید آمد به لب جانش چه زود گفت بابا : دخت شامی روسری سر میکند دخترت که مو ندارد ؛ غُصه “معجر” چه سود😭 السلام علیک یا بنت الحسین رقیه جانم😭 ↝′@mobtalabehossein