همسرم پاسدار بود ودوره خلبانی را میگذراند.
عاشق پرواز بود و عاقبت
سیمرغ آسمان شهادت شد.
💚همسرم ابتدا از اعتقادات و ایمانشان و بعد هم از شغلش برایم صحبت کرد.قاسم از سختی راهی که در پیش داریم حرف زد، از مأموریتهای
پیش رو و از زندگیای که امکان دارد
شهر به شهر بچرخیم.
☝️🏻 اصرار داشت تا من با اطلاع از همه این شرایط، مسائل و سختیها تصمیم خودم را بگیرم.
من هیچ شناختی در مورد شغلش
نداشتم. دوست داشتم شرط هر
دویمان صداقت باشد و هرگز در
هیچ شرایطی به هم دروغ نگوییم.
🕊قاسم در همان جلسه ازاحتمال شهادتش برایم گفت.
میگفت: عاشق شهادت است و
من در جواب گفتم من دوست دارم عرض زندگیام قشنگ باشد.
طولش مهم نیست.
غنای یک زندگی مشترک
بیشتر برایم اهمیت داشت.
❤️🩹در اطرافم میدیدم افرادی را
که فقط در کنار هم زندگی میکنند
و هیچ عشقی در میان نیست.دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر چند کوتاه.
به خاطر همین وقتی همسرم ازشهادت صحبت میکرد میگفتم:
ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب
زندگی کند هر چند کوتاه باشد.
🥀قبل از مراسم عقد با خودم
میگفتم: همسرم شهادت را
دوست دارد، اما کو جنگ!
جنگی در میان نیست که او شهید شود، اما بعد از عقدوقتی آلبوم عکسهای همسرم راورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری
و حساسیتهای شغلیشان شدم.
😢برای همین بعد از آن هرزمانی که به مأموریت میرفت
من استرس زیادی را تا بازگشتش
تحمل میکردم. برای آرام شدنم
ایشان را بیمه امام زمان کردم و
هر ماه مبلغی را به مسجد جمکران
میدادم و آخرین بیمه را خودشان
نیمه شعبان سال 1394دو هفته قبل از سفرشان به سوریه دادند.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_قاسم_غریب
@Modafeaneharaam