عباس نمازش را بسیار با آرامش و خشوع می خواند.👌
در بعضی وقتها كه فراغت بیشتری داشت آیه «ایّاك نعبد و ایّاك نستعین» را هفت بار با چشمانی اشكبار تكرار می كرد.📿
به یاد دارم از سن هشت سالگی روزه اش را به طور كامل می گرفت.
او به قدری نسبت به
#ماه_رمضان مقیّد و حساس بود كه مسافرتها و مأموریتهایش را به گونه ای تنظیم می كرد تا كوچكترین لطمه ای به روزه اش وارد نشود.☝️
او همیشه نمازش را در اول وقت می خواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق می كرد.
فراموش نمی كنم، آخرین بار كه به خانه ما آمد، سخنانش دلنشین تر از روزهای قبل بود.🍃
از گفته های او در آن روز یكی این بود كه: وقتی اذان صبح می شود، پس از اینكه وضو گرفتی، به طرف قبله بایست و بگو ای خدا! این دستت را بروی سر من بگذار و تا صبح فردا برندار.🖐
به شوخی دلیل این كار را از او پرسیدم.
او در پاسخ چنین گفت: اگر دست خدا روی سرمان باشد، شیطان👹 هرگز نمی تواند ما را فریب دهد.
از آن روز تا به حال این گفته عباس بی اختیار در گوش من تكرار می شود...
خاطره از شهید عباس بابایی🌹
@Modafeaneharaam