مـُـدافِعانِحـَC᭄ــرَم🇮🇷🇵🇸
میگفت : یڪے از شهدا (اسمش رو یادم نیست) یه روز وقتے میخواست مادر و پدرش رو بیدار ڪنه نرفت صداشون بزنه
رفت پاشون رو بوسید . . .!
رضایتپدر،مادࢪ
🌿