😂🤣 😌😉 یه بار تو پادگان شهید مصطفی خمینی تا پادگان وحدتی مسابقه دو🏃 استقامت برگزار شده بود و وسط راه خسته🚶 شدم. هم خودم خسته شده بودم😐 هم قیافه جدی بچه ها خیلی می زد تو ذوقم🤨 مونده بودم چه کار کنم🤔 که هم رفع خستگی باشه و هم ایجاد خنده کنه بین بچه ها و برادران بهداری که بی کار نگامون می کردن🤭😜 یه لحظه خودم رو به حالت بی حالی🤕 رو زمین انداختم و مثل غش کرده ها در آوردم😦 همه بچه ها داد می زدن بهداری 😱 بهداری!😱 برادران بهداری👨‍⚕ جلو چشم همه برا کمک بدو بدو🏃‍♂ اومدن. شاید از اینکه یه کاری براشون بوجود اومده خوشحالم شده بودن😍 همین‌که بدو بدو و با یه برانکارد نزدیکم رسیدن ، در یه لحظه بلند شدم و پا بفرار گذاشتم! 😂😂 صدای خنده😄😄 بچه ها در اومده بود و بچه های بهداری هاج و واج دنبالم میومدن. @modafehh