داستان سه گاو، و مدعیان آزادی! 🐂🐄🐃 دقیقا چه زمانی اتفاق افتاد؟ ۱. داستان سه گاو: سه گاو قهوه ای، سفید و سیاه در دشتی سر سبز می چریدند و شیر نر و گرسنه ای هم آنها را نظاره می کرد و نمی توانست آنها را بخورد چرا که هر سه با هم متحد بودند. یک روز شیر گرسنه سیاست و تدبیری اتخاذ کرد و جلو رفت و به گاو سیاه و سفید گفت: در دنیا دو رنگ اصلی وجود، سیاه یا سفید. پس این قهوه ای دیگر چه رنگی است؟ بیایید حساب خودتان را از اون گاو قهوه ای جدا کنید. گاو سیاه و سفید هم یک نگاهی به گاو قهوه ای کردند و دیدند یک جور دیگری علف ها را می بلعد و راهشان را از گاو قهوه ای جدا کردند. شیر گرسنه هم رفت و گاو قهوه ای را خورد. یک هفته بعد که دوباره شیر، گرسنه شده بود به سراغ گاو سفید رفت و گفت سفیدی بهترین رنگ دنیاست و زیبا تر از سفیدی رنگی نداریم، چرا خود را یا گاو سیاه همراه کردی که از تو پایین تر است و رنگ زشتی دارد؟ گاو سفید از گاو سیاه جدا شد و شیر گاو سیاه را خورد. هفته بعد که شیر گرسنه شد بدون هیچ توضیح و صحبتی مستقیم برای خوردن گاو سفید وارد عمل شد اما گاو سفید گفت بگذار دو جمله را بلند فریاد بزنم و بعد من را بخور. گفت من آن روزی خورده شدم که گاو قهوه ای خورده شد؛ و روزی خورده شدم که گاو سیاه خورده شد. ۲. داستان روزی به قتل رسید که از طریق با پسر ۲۹ ساله فریبکار آشنا شد رومینا روزی به قتل رسید که ها را الگوی خود قرار داد رومینا روزی به قتل رسید که وزیر ارتباط گفت باید جوانان و مردم در فضای مجازی آزاد باشند رومینا روزی به قتل رسید که ازدواج یک دختر ۱۴ سال با پسر ۲۹ ساله با عنوان توسط و ابتکار و افسادطلبان محکوم شد یک نگاهی به کوچه و خیابان ها و پارک و پاساژها و... بیاندازید! چند نفر در حال قتل هستند؟؟ ضمنا ما از قتل و قاتل ابراز انزجار می کنیم اما چقدر نسبت به قاتلان و رومیناهای دیگر احساس تنفر و انزجار خود را اعلام می کنیم؟؟ چند نفر مثل رومینا در ترکیه و مالزی در حال کشته شدن هستند؟ چرا کسی دلش برای آنها نمی سوزد؟ 🍃🌱↷ 『 @modarese_novin