┄━•●❥ حر زمانه ❥●•━┄      توی ماشین،صدای نوحه و مداحی در گوشم می پیچید،در فکر فرو رفتم.یاد مقتل و حسین..زینب و اسارت..داغ حسین کهنه نمی شد..!گویی تازه رخ داده بود.مقتل خود نیز باعث تجسم کردن واقعه عاشورا بود.چه سخت گذشته بود بر حسین و آل حسین... مدام سوالی مثل خوره به جانم می افتد! " من اگر کربلا بود شبیه چه کسی می شدم؟! "حر یا شمر!؟حر که نمی شدم.. حداقل مادر وهب یا همسرش چه؟می شدی؟! نه! به والله قسم آن هم نمی شدم! شمر و یزید چه!؟آه شمر..حافظ قرآن!همان که رفته بود 36 بار پای برهنه به خانه خدا..نکند خاک به دهانم شمر!! نه نه بعید است تا به این حد نمک به حرامی.. پس من به کدامین سمت می شتافتم؟!نکند به سمت بی طرفان..وای و وای..!نکند خود را به آن راه زده و نظاره گر می شدم؟! به خودم می آیم..حال که آن زمان نبودی،اکنون که هستی..امام زمانت حی و حاضر!تو که هستی؟!حر یا شمر؟! با خود می گویم" استخاره کردن را بگذار کنار لطفا! دل دل نکن..تو حری حری..یعنی باید که حر باشی..مانند حر راه را بر امام زمانت بستی..!کرور کرور گناه پشت کوله پشتی آخرتت..راه هموار نیست برای آمدن منتقم خون حسین..باز کن راهت را..سبک کن آن کوله را.. حر زمانت باش... حر زمانت باش..." ◼️🍃🌱↷ 『 @modarese_novin 』🏴