آدم خواب رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو به خواب زده هرگز! با خوندن پیام هاتون گاهی از خودم شرمنده میشم من ادم مذهبی ای نبودم و تو خانواده مذهبی ای بزرگ نشدم توسط فضای مجازی با حزب اللهی جماعت بیشتر آشنا شدم. خودم تصمیم گرفتم مذهبی و حزب اللهی و چادری باشم. از سنین دبیرستان این عاشقانه های بی در و پیکر خیلی روی من اثرهای سوئی داشت مدت ها از زندگی عقبم انداخت حتی این ارتباطای بی در و پیکر با نامحرم به بهانه های بحث سیاسی و راهنمایی گرفتن و... باعث شد از درس و زندگی بیفتم حتی من رو نسبت به دین و آدم های حزب اللهی بدبین کرد و نزدیک بود اعتقاداتی که به سختی به دست آورده بودم از دست بدم آدم خودش متوجه نمیشه ولی میره تو فکر و خیال و از آدمایی که هیچ ارزشی ندارن بت میسازه وقتی به خودم اومدم که دیر شده بود اما به هر حال بهتر از هیچ وقت بود! خیلی سخت بود دل کندن از فضایی که معتادش شده بودم مدام دعا وذکرم شده بود ازدواج در حالی که سنی نداشتم کاملا افسرده شده بودم و احساس میکردم اگر کسی عاشقم نیست پس لابد من آدم بدی ام! از طرفی این رمان ها و این مسخره بازیا آدم رو به سمت کمال گرایی منفی میبره چون قبل از ازدواج که آدم از بدی های طرفش چیزی نمیدونه! تازه زیر یه سقفه که آدما خودشون میشن و هیچ آدم بی عیب و نقصی وجود نداره! اما دختر پسرا دنبال معشوق های بی عیب میگردن مثل رمان ها کسی که قیافه ش بازیگر هالیوودیه اخلاقش پیغمبریه غافل از اینکه آدما کامل نیستن و ما هم قرار نیست با یه آدم کامل بریم زیر یه سقف بی خبر از اینکه قراره همیگرو کامل کنند و به سعادت برسن به لطف خدا ازدواج کردم! در حالی که میتونستم دوران مجردی خیلی خیلی بهتری داشته باشم اما ندانسته و ناخواسته قاطی این چیزا شدم هر چند ادامه دادنش خطای خودم بود! دوران مجردی دوران خودسازیه نه دوران فکر وخیال های عاشقانه! آدم باید تکلیف خودشو مشخص کنه یا حزب اللهیه یا نه! آدم بعد از ازدواج فرصت کمتری برای کسب علم داره و هر چقدر هم تو مجردی حس کنه عالمه بازم کمه! وقتی ازدواج میکنیم تازه حس میکنیم چقدر چیزای جدید هست که باید یاد بگیریم و وقت یاد گرفتن خیلی چیزا تموم شده چیزایی که باید تو مجردی دنبالشون میرفتیم هنرها ، مهارت ها، علم ها و... موضوع ازدواج موضوعیه که خیلی راحت میشه در موردش نوشت موضوع روابط دختر و پسر رو خیلی راحت میشه شاخ و برگ داد اما چرا هیچ کس نمیاد از چالش های دوران مجردی یه آدم بنویسه؟ چرا همه چیز ما شده عشق و عاشقی؟ چرا دارن تو مخمون میکنن که آدم اگر تو مجردی و جوونی از کسی خوشش نیاد سالم نیست؟ بله، دل ممکنه به خیلی چیزا وابسته بشه و خوشش بیاد اما تکلیف اراده ی ادم این وسط چی میشه؟ مگه به ما تو آموزه های اخلاقی نگفتن برای دلتون درب بسازید و هر کسی رو توش راه ندید؟! این چیزا آدم رو تو جوونی سال ها عقب میندازه من الان خیلی حسرت میخورم... درسته هیچ وقت دوست پسر به معنای عام این روزا نداشتم اما میتونستم خیلی پاک تر از این حرفها زندگی کنم پاک تر تو افکار و عواطفم میتونستم خیلی جاها همسری که واقعا مرد خوبیه رو ناخودآگاه با خیلی ها مقایسه نکنم! از یه پسر شاخ مذهبی تو اینستا گرفته تا شخصیت اصلی یه رمان! اینا تو ناخودآگاه انسان ها اتفاق میفته و متاسفانه ما ناخودآگاه رو جدی نمیگیریم و خیال میکنیم چون مذهبی هستیم پس میتونیم خیلی چیزا رو ببینیم و بشنویم و بخونیم و آسیب نمییینیم در صورتی که امیرالمومنین(علیه السلام )که امام ما هستن خیلی اهل مراقبت محرم و نامحرمی بودن و تو کوچه هاحتی به خانم ها سلام نمیکردن حضرت زهرا( علیها السلام) فرمودن بهترین چیز برای زن اینه که نه مردی رو ببینه نه مردی او رو ببینه این ها یعنی چی؟! ائمه هم افراطی بودن؟! من اینا رو شاید قبل از اینم که قاطی قشر مذهبی بشم میدونستم اما متاسفانه خودم رو مبرا میدیدم. به همه ی خواهر ها و بردارهای دینی خودم میگم که لذت بعد از ازدواج رو از خودشون نگیرن فکر نکنن پاکی فقط به دوست دختر و دوست پسر به معنای عام امروزی نداشتنه دوست اجتماعی ، آبجی، آقای فلانی، برادر بزرگوار و خواهر محترم و ... اینا همشون از یه قماشن ..‌. از زمانی که فهمیدم این مسائل خبط محضه تا زمانِ ازدواجم که یک سال و اندیه سختی هایی رو پشت سر گذاشتم . قبلش هم از ۱۸ سالگی عمرم رو تباه کردم . روزایی که می شد بهترین استفاده رو ازش ببرم کتابای شهید مطهری و آقا رو به جای این رمانهای آبدوغ خیاری بخونم به جای ساعت ها بحث با یه جوجه مذهبی برم سراغ سرچشمه ها و اساتید و ... متاسفانه ادم گاهی با خطاهاش راه رزق و روزی و بر خودش میبنده " من از یک راه طی شده با شما سخن می گویم " بیاید برگردیم و سبک زندگی اسلامی و انقلابی رو احیا کنیم و از خودمون شروع کنیم 🍃@modarese_novin