سلام الله علیکم ✍ بخاطر طولانی بودن شبهه مجبوریم بخش بخش اونو جواب بدیم و بفرستیم : ✅ اینکه در دوران صفویه در ایران کامل شد و رسمیت یافت حرفی نیست ؛ تا آنجا که تاریخ نوشته : ایدئولوژِی و بینش حکومت صفوی این بود که اصولاً بنای دولت و زمامداری را بر دو ستون قوی قرار داد که یکی و دیگری بود. یکی برعواطف و شعائر ویژهٔ شیعی استوار بود و دیگری بر ملیت ایرانی و سنت‌های قومی تکیه زده‌ بود . اما چه کسی گفته دیگر هیچ دانشمندی بجز آن سه بزرگوار ظهور نکرد ؟؟ یا نمیدانید دانشمند کیست ، یا میدانید و عامدانه اسمی نمی برید . به هر حال بزرگان و دانشمندانی همچون ؛ ابن شهر آشوب قرن ۶ علامه حلی قرن ۷ ملافیض کاشانی قرن ۱۱ بحر العلوم قرن ۱۳ شیخ مرتضی انصاری قرن ۱۳ و ... در عرصه های گوناگون علمی ورود پیدا کردند . اینکه دانشمندان در رشته ادبیات و شعر ورود پیدا نکردند و در مسائلی دیگر (که با ارزش تر نبوده باشه بی ارزش تر نیست قطعا) جلوه گری کردند، دلیل بر این نیست که دوران بزرگان و دانشمندان تمام شده است . ✅ روحانیون ( یا به تعبیر شما آخوند ها ) هیچ گاه به پشتوانه شخص یا دولت یا حکومت کاری نمیکنند و حرفی نمیزنند ... بلکه پشتوانه حرف ها و عمل آنها فقط کتاب و سنت است و طبق اسلام حرکت میکنند و عمل میکنند . اینکه عده ایی از مردم به هشدار های انها توجه نمیکند و در جهالت خود میماند و پیشرفتی نمیکند ربطی به روحانی مجاور و مجالس او ندارد . ✅ اینکه نویسنده متوهم میگوید تمام شاهان قاجار و نیمی از شاهان صفویه بدون اجازه و تایید اخوند ها حتی آب هم نمیخوردند و در همه ی امور چشم به دهان آنها دوخته اند کاملا کذب است و چنین چیزی درست نیست که اگر بود ، باید سند و مدرکی پانویس میشد و اگر روحانی در منصب والی و حکومت دار بوده باشد میتواند اجازه و رخصت در مورد روابط خارجی و اقتصادی و سیاسی بدهد و میتواند اجازه و رخصت هم ندهد . ✅جنگ دوم ایران و روسیه هم با یه سرچ ساده در محضر علامه گوگل میتوانید متوجه شوید که نویسنده متوهم و خیال پرداز بوده ؛ اولا شیخ جعفر کاشف الغطاء به تنهایی چنین کاری نکرده و علما و بزرگان دیگری هم بودند ... ثانیا چه شخصی گفته فتح علی شاه رغبتی نداشت !؟ برعکس به عنوان نائب کاشف الغطاء معرفی شد و از بزرگان ان زمان فتوای جهاد گرفت تا مردم را به جنگ دعوت کند . ثالثا نتیجه جنگ دوم ایران و روسیه هم از پیش تعیین شده یا معلوم نبود ، بلکه کاملا با پیروزی ایران داشت تمام میشد که بخاطر سلاح های جدید و آشنا بودن با فنون جنگی تازه ، توانست ایران را شکست بدهد . لذا نویسنده طوری نوشته که گویا جناب کاشف الغطاء میدانسته جنگ را شکست میخورد و فتوای به جهاد داده ، در حالی که چنین نیست . ✅ تمام حرفای بالا رو نویسنده بیان کرده تا به اینجا برسد " همچون ۴۰ سال گذشته آخوند ها در تمام جوانب زندگی ما دخالت کردند و ..." اما نکته ایی که قابل توجه هست اینه ؛ هیچگاه روحانیون در زندگی مردم دخالتی نداشتند بلکه فقط مردم رو به مسائل و وظایف دینی خود آگاه میکردند (مجبور نه) و گاها همین روحانیون بر اساس سواد و اطلاعات خود در جایگاه ولی فقیه یا رئیس جمهور یا وزیر یا .... قرار میگرفتند ، همانطور که هر صنفی میتواند در این جایگاها قرار بگیرد ( بجز منصب ولایت فقیه که شرایط خاص دارد " که در جای خود ثابت شده ") صنف روحانیت هم میتواند در این جایگاه قرار بگیرید و به صلاح مردم اون جامعه رفتار و عمل کند . اما این عقب ماندگی و اخلاق منحط نتیجه ی " عمل " به افکار و اخلاق اسلامی نیست ، بلکه بر عکس بخاطر "عمل نکردن " به افکار اسلامی و متون دینی هست . احکام اقتصادی و سیاسی و دینی و ...قران و اسلام تمام و کمال هست و اگر کسی حرفی برای گفتن داره میتونه با متخصصین این امور در حوزه دینی رجوع کنه تا متوجه بشه حرف های کمیاب و نایاب اسلام کم نیست ... اینکه شما حرف ها و مطالب دین رو گوش میکنید ( البته اگر گوش داده باشید ) و عمل نمیکنید و در جامعه عقب مونده هستید مقصر خود شمایید نه دین اسلام . اگر هم کسی به اسم دین و اسلام اومده اشتباه کرده و حرفی برای گفتن نداشته مقصر خودشون هستند به عبارتی ؛ اسلام به ذات خود ندارد عیبی عیب از مسلمانی ماست . ✅و در مورد پاراگراف هفتم که فرمودید " به نظر من یکی از دلایلی که بعد از روی کار آمدن صفویه، روح ایرانی سر خوردخ و افسرده شد و ...به خاطر رسمیت یافت مذهب تشیع در ایران بوده است " باید عرض کنیم : اولا ؛ این نظر شماست و نظرتون محترم است ، اما برای خودتان و هم سلیقه های خودتون این نظر مهم و قابل تامل هست نه برای هر قشری ... به چه دلیل میفرمایید روح ایرانی از آن دوره افسرده یا سر خورده شده ؟! سرخوردگی و افسردگی را در چه میبینید !؟ شما از تشیع چه میدانید !؟ و هزاران سوال دیگر که با جواب هایش بنای سوالاتتان درهم می ریزد ...