🔹برای ‎نمونه عباس مسعودی، سناتور شاهنشاهی و گرداننده روزنامه اطلاعات می‌گوید: «بحرین از نظر منابع طبیعی، وضعیت چشمگیری ندارد. 🔸در این سرزمین، مثل دیگر شیخ‌نشین‌ها، کشاورزی وجود خارجی ندارد. از سیر تا پیاز و به قول معروف از سفیدی گچ تا سیاهی زغال خود را از خارج وارد می‌کنند.» 🔹شاه هم گفته بود: «اکثریت ساکنان آن جزیره، عرب هستند و به زبان عربی سخن می‌گویند. به لحاظ اقتصادی مجمع‌الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد. 🔸از نظر اهمیت استراتژیکی و سوق‌الجیشی با وجود تسلط ایران بر تنگه هرمز آن جزایر ارزشی ندارند.» 🔹گذشته از آنکه با این به اصطلاح استدلال‌ها، نمی‌توان از تمامیت ارضی کشور و مرز‌های سرزمینی ایران صرف‌نظر کرد، این پرسش مطرح شد: آیا واقعاً بحرین، برای ایران مزیت و منافع اقتصادی به همراه نداشت؟ 🔸در پاسخ به این پرسش باید بگوییم: اگر حتی از مزیت‌های امروزی بحرین چشم بپوشیم، در زمان مورد بحث یعنی سال ۱۳۴۷، میزان بهره‌برداری از چاه‌های نفتی این کشور، بالغ بر ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تن بود! 🔹مضاف بر این در بحرین به‌جز منابع نفت، منابع دیگری مانند آلومینیوم نیز وجود داشت که با استخراج آن و احداث کارخانه آلومینیوم‌سازی، سود بسیاری به دست می‌آمد. علاوه بر این، صنعت صید ماهی آن کشور نیز وضعیت خوبی داشت. 🔸شاید تنها دستاورد جدایی بحرین، پس گرفتن جزایر سه‌گانه بود. اما همین دستاورد را هم باید به دیده شک نگریست! اینکه چگونه لندن توانست از طریق پیوند دادن این دو مسئله به یکدیگر شاه را فریب دهد، جالب است. 🔹انگلیسی‌ها پیش از حل و فصل مسئله بحرین، این موضوع را به مسئله جزایر سه‌گانه گره زدند! آن‌ها معتقد بودند که اگر شاه با استقلال بحرین موافقت کند، در عوض از حمایت انگلیس برای نگهداری جزایر سه‌گانه برخوردار خواهد بود. 🔸اما همین انگلیسی‌ها، پس از حتمی شدن استقلال بحرین، درباره حل وفصل مسئله جزایر سه‌گانه، سیاست «تعلل و تأنی» را آغاز کردند! 🔹بر این اساس و به گواه تاریخ، انگلستان پس از شناسایی استقلال بحرین توسط ایران، علاقه زیادی به حل مسئله جزایر سه‌گانه نداشت و از سیاست چانه‌زنی و ابن‌الوقتی پیروی می‌کرد! 🔸انگلستان بلافاصله پس از استقلال بحرین، پایگاه نظامی‌اش را در این جزیره افتتاح کرد. ⚠️ رسانه ای بر ضد اراذل رسانه در عرصه میلیتاری🎖 @moghavaey_news | مقوایی نیوز