📖🕋 فرازی از تفسیر آیه مبارکه ۲۶۹ سوره 📜 ((جزء سوم)) ----✿❀🍃﷽ﷻ🍃❀✿----‌ ✅ «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا ۗ وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ» 🔷 [خدا] به هر كس كه بخواهد حكمت مى‌بخشد، و به هر كس حكمت داده شود، به يقين، خيرى فراوان داده شده است؛ و جز خردمندان، كسى پند نمى‌گيرد.(ترجمه فولادوند) 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🔰 حكمت را به معنى معرفت و شناختِ اسرار و آگاهى از حقايق و رسيدن به حقّ دانسته‌اند كه خداوند به بعضى از افراد به خاطر پاكى و تقوا و تلاش عطا مى‌كند، تا آنان وسوسه‌هاى شيطانى را از الهامات الهى باز شناخته و چاه را از راه و شعار را از شعور تشخيص دهند و اين خير كثير است. ✅ همه‌ى دنيا متاع قليل است، ولى حكمت خير كثير است. اگر همه امكانات مادّى فداى دست يابى به حكمت و بينش صحيح گردد، ارزش دارد. «فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً» ✅ حكمت هديه‌اى كليدى و مادر همه‌ى خيرات است. هركه آن را داشت چيزهاى زيادى خواهد داشت. «وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً» 🔰 هر كسى به ارزش حكمت پى نمى‌برد. 👈 دنياگرايان بر مال و آمار و محاسبات مادّى تكيه مى‌كنند و سود و زيان را بر اساس مادّيات مى‌سنجند، ولى 👈 دورانديشان عاقل و راه‌شناسان انديشمند، از بعد ديگرى محاسبه مى‌كنند. (۱) 🔰 حكمت حالتى در انسان است كه در اثر تيزفهمى و تيزهوشى، حقايق را آنچنان كه هست مى‏ فهمد و در فهم اشياء و موضوعات دچار اشتباه نمى ‏شود و اين بالاترين مرتبه در علم و آگاهى است. وقتى انسان به معرفتى رسيد كه همه چيز را درست فهميد، او علم و حكمت را به دست آورده است. (٢) 🔰 حكمت به پيامبران و اوليا و فلاسفه و دانشمندان اختصاص ندارد و هر كس كارى را خوب انجام دهد و آن را محكم كند، در آن كار حكيم محسوب مى ‏شود، خواه كشاورز باشد، يا صنعتگر، يا تاجر، يا كارمند، يا واعظ، يا اديب، يا سخنران، يا حاكم يا نظامى و يا كسى ديگر. 👈 درنتيجه، شرط اوّل و آخر حكمت و حكيم، آن است كه در كارش، هدف عقلى و شرعى و دنيوى و اخروى موردنظر را تحقّق بخشد. ✅ خداوند متعال فرموده است: «وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً وَ ما يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبابِ». يعنى اسرارى را كه خداوند در حكمت قرار داده است كسى نمى ‏داند، جز كسى‏ كه خداوند او را خاص خود گردانيده باشد. ازاين‏رو، حكمت عبارت است از: 👈 رستگارى و نيز استقامت در ابتداى كارها و انديشيدن در پايان آنها. 🔰 در اين‏جا خوب است كه به تفاوت ميان علم و حكمت اشاره كنيم:👇 🔷 علم، اندازه‏ها را با يكديگر مى ‏سنجد و عواملى را كه برخى از اين اندازه‏ها را با برخى ديگر پيوند مى‏ دهند، شناسايى مى ‏كند و قوانينى را كه اين اندازه‏ها را در يك‏جا گرد مى ‏آورند و نيز اثرى را كه مترتّب برآنهاست، خوب و يا بد، كشف مى‏ نمايد. 🔷 امّا حكمت، انسان را به پيروى از عقل سليم و دين استوار و نيز به كار گرفتن هرچيز در جاى مناسب خود دستور مى ‏دهد؛ 👈 براى نمونه، علم، اتم را مى‏ شكافد و سفينه‏ هاى فضايى را مى‏ سازد، لكن به هدفى كه دانشمند از اين كار دارد نمى ‏نگرد كه آيا خير است و يا شر و او را از اين يكى نهى نمى ‏كند و به ديگرى دستور نمى‏ دهد. 👈 امّا حكمت به شكافتن اتم و اختراع سفينه ‏هاى فضايى توجّهى ندارد و تنها به اين نگاه مى‏ كند كه اتم و سفينه‏ ها در كجا و براى چه منظورى به كار گرفته مى ‏شود. 👈 حكمت انسان را متوجّه مى ‏سازد كه اين دو ابزار علمى را در راه خير بشر و خوشبختى او به كار گيرد، نه در راه بدى و بدبختى او. (٣) 📚🖇📚🖇📚🖇📚🖇📚🖇📚 📚 منابع : ١. تفسیر نور / ٢. تفسیر کوثر / ٣. ترجمه تفسير كاشف https://eitaa.com/mohabbatkhoda