📜معرفة الحجة(۱٠) ⬅️در باب سوم از «أبواب الآیات النازلة فیهم» از آیاتی بحث خواهد شد که در رابطه با علم اهل بیت علیهم السلام به تمامی قرآن و تفسیر و تأویل و شأن نزول و ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و... است «أنهم علیهم السلام أهل علم القرآن و الذین أوتوه و المنذرون به و الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم؛ یعنی اهل بیت اهل علم قرآنند و کسانی اند که علم قرآن به آنان داده شده است و بوسیله همین قرآن انذار و تبلیغ می کنند و در علم قرآن رسوخ دارند». 🔹آیاتی که از آن بحث می شود را با ترجمه ای که اهل بیت علیهم السلام تفسیر کردند ارائه می دهیم: 1⃣بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ؛ بلکه این آیات روشنی است که در سینه کسانی که علم به آنها داده شده جای دارد. (عنکبوت ۴۹) 2⃣الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ؛ کسانی که قرآن به آنها داده ایم و آن را چنان که شایسته آن است تلاوت می کنند. (بقره ۱۲۱) 3⃣وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ؛ و این قرآن بر من رسول خدا وحی شده، تا من و کسانی که قرآن به آنان می رسد، شما را بیم دهیم. (انعام ۱۹) 4⃣قُلْ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ؛ بگو ای پیامبر! کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما گواه باشد. (رعد ۴۳) 5⃣ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ؛ تأویل متشبهات قرآن را نمی داند مگر خداوند و کسانی که در علم رسوخ دارند. (آل عمران ۷) 🔺در آیه اول طبق روایات مراد اهل بیت علیهم السلام اند که قرآن و حقیقت آن و معانی و الفاظ آن در سینه هایشان محفوظ است. 🔺در آیه دوم نیز تنها کسانی که حق تلاوت قرآن را بجا می آورند محمّد و آل محمّد علیهم السلام اند. 🔺در آیه سوم نیز اگر دقت کنید بخلاف ترجمه های امروزی، طبق تفسیر اهل بیت علیهم السلام «من بلغ» فاعل می باشد نه مفعول! یعنی رسول خدا و من بلغ که ائمه هستند انذار می کنند! نه اینکه رسول خدا من بلغ را انذار می کند. 🔺آیه چهارم نیز تفسیر به امیرالمومنین و ائمه هدی علیهم السلام شده است و این تفسیر در کتب تفسیری اهل سنت نیز مرویست، قرآن از آصف برخیا تعبیر می کند به اینکه «الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ» که با توجه به «من بعضیه» بخشی از علم الکتاب را آصف می دانست، لکن با توجه به آیه «وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ» تمامی علم الکتاب نزد امیرالمومنین است که اهل بیت فرمودند فرق بین علم الکتاب امیرالمومنین و علم من الکتاب آصف مانند فرق قطره و دریاست. 🔺در آیه پنچم نیز «واو» عاطفه است نه مستأنفه! از بعضی مفسرین شیعه دیده می شود که با وجود روایات متواتره در اینکه واو عاطفه است، گفته اند واو مستأنفه است و آیه را ترجمه کردند: تأویل آیات متشابه را تنها خداوند می داند و راسخون در علم که تأویل آن را نمی دانند اینطور می گویند که ما به همه آیات (محکم و متشابه) ایمان می آوریم و همگی از خداست. این نوع تفسیر اولا: با ظاهر آیه و رسوخ در علم سازگاری ندارد جهل به تأویل ثانیا: خلاف روایات متواتره متظافره است (هر چند روایتی از امیرالمومنین که سندی چندام قابل اعتناء ندارد در تأیید واو مستأنفه نقل شده است که ترجیح با روایات متواتره است و این روایت امیرالمومنین را علامه مجلسی توجیهاتی کرده و تنافی را حل کرده است) ثالثا: خلاف واقعیت خارجی بلکه خلاف مما ثبت بالضرورة عند الخاصة و العامة است، چرا که همگی قائل اند رسول خدا صلی الله علیه و آله به تعلیم الهی تأویل متشابهات را می دانسته است، الا اینکه طرف مقابل گوید منظور ما از اینکه هیچکس جزء خدا نمی داند این است که غیر خدا نیز با تعلیم خدا می دانند و لولا تعلیم الهی، آنان نیز نمی دانستند، که در جواب گوییم: چنین تفسیری قبح دارد چون فایده ای بر تصریح به اینکه «لا یعلم تأویله - علماً ذاتیاً مستقلاً - الا الله» نیست و اصلا احدی در این مسأله که علم به امور - مستقلاً - مخصوص خداست و بقیه هر چه می دانند با اقدار و تعلیم الهی است، نزاعی ندارد. 💠علامه بزرگوار مجلسی (ره) در این باب ۵۵ روایت نقل کرده است (باز جای دارد اضافه شود و کسی فکر نکند روایات در این موضوع فقط ۵۵ روایت است) که روایات این باب بسیار شیرین و خواندنی است. 🆔 @mohadesin_marefat_110