✒️
تشبیه و تمثیل در خداشناسی
🟢یکی از اصول مسلّمه در مکتب امامیه
«نفی التشبیه» است و شدیداً در روایات، خدا شناسی که در آن تشبیه و تمثیل به مخلوقات صورت بگیرد، مذمت شده است.
🔺باید توجه داشت که برای تشبیه دو حالت می توان در نظر گرفت:
1⃣
تشبیه و تمثیل ابتدائی و اثباتی
🔹به این معنا که فردی تشبیه را روش برای وصول به معرفت الهی قرار دهد و بجای رجوع به محکمات قرآن و فرمایشات حجت ظاهره (علیهم السلام) و حجت باطنه با استفاده از تشبیه و تمثیل در ذهن خود، خدایی را توهم کند. این نوع تشبیه مردود و مذموم است❌
2⃣
تشبیه و تمثیل تأییدی و توضیحی
🔹به این معنا که انسان در مقام جدل برای اثبات امکان مشبه یا در مقام توضیح و تشریح برای تقریب افهام قاصره از تمثیل و تشبیه استفاده کند، در روایات بسیاری اهل بیت علیهم السلام از تمثیل و تشبیه برای چنین اغراضی استفاده کردند✅
🔰
تمثیل و تشبیه برای امکان مشبه
🔘سلیمان مروزی از متکلمین خراسان معتقد بود که بین اراده و علم الهی تلازم وجود دارد و اگر خدا چیزی را بداند یعنی آن چیز را اراده کرده است و اگر چیزی را اراده نکرده باشد پس آن چیز را نمی داند، در نتیجه تمام معلومات الهی موجود باید باشند و اگر چیزی موجود نباشد یعنی خداوند به آن علمی ندارد! حضرت امام رضا (علیه السلام) در مناظره ای که با او داشت، به حضرت گفت: آیا خدا علم دارد که چطور چیزی را ایجاد و خلق کند؟! امام جواب داد: بله که می داند. سلیمان گفت: پس در اینصورت آن اشیائی که به آن علم دارد می بایست از زمانی که علم دارد با او مثبت و موجود باشند! (چرا که سلیمان بین علم و اراده قائل به تلازم است و معتقد است علم به شیء موجب وجود آن شیء است) امام علیه السلام نیز در رد سخن او فرمود: أَحَلْتَ لِأَنَّ الرَّجُلَ قَدْ یُحْسِنُ الْبِنَاءَ وَ إِنْ لَمْ یَبْنِ وَ یُحْسِنُ الْخِیَاطَةَ وَ إِنْ لَمْ یَخِطْ وَ یُحْسِنُ صَنْعَةَ الشَّیْ ءِ وَ إِنْ لَمْ یَصْنَعْهُ أَبَداً؛ سخن نادرستی گفتی! زیرا مردی ممکن است بنّای خوبی باشد و خوب بنایی را بداند با این که بنایی نکند و خیاط ماهری باشد و خیاطی نکند و یا بالقوه کاری را خوب انجام دهد، گرچه بالفعل آن کار را انجام ندهد (یعنی علم به شی ء، موجب وجود آن نمی شود).
📚التوحيد للصدوق ص ۴۴۱، ب ۶۶
📝🔍معصوم علیه السلام در اینجا با تشبیه و تمثیل با علم انسان به فعل و عدم تلازم بین علم و اراده الهی، سخن طرف مقابل را نقض کردند.
🔰
تشبیه و تمثیل برای ایضاح و تقریب
🔘مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام پرسید: امر بین الامرین (که در نفی جبر و تفویض گفته می شود) منظور چیست؟ امام علیه السلام فرمود: مَثَلُ ذَلِکَ مَثَلُ رَجُلٍ رَأَیْتَهُ عَلَی مَعْصِیَةٍ فَنَهَیْتَهُ فَلَمْ یَنْتَهِ فَتَرَکْتَهُ فَفَعَلَ تِلْکَ الْمَعْصِیَةَ فَلَیْسَ حَیْثُ لَمْ یَقْبَلْ مِنْکَ فَتَرَکْتَهُ أَنْتَ الَّذِی أَمَرْتَهُ بِالْمَعْصِیَةِ: مثل اين، مثل مردى است كه او را موقع انجام گناهى ديدى، آنگاه او را نهى نمودى (و گفتى كه اين را انجام نده) پس او باز نايستاد و تو او را واگذاشتى و او آن گناه را انجام داد. پس اين كه سخن تو را قبول نكرده است و تو او را رها كردهاى، به اين معنا نيست كه تو به او دستور گناه را داده باشی!
📚التوحيد للصدوق ص ۳۶۲، ب ۵۹
📚الکافي ج ۱، ص ۱۶۰ (عمّن حدّثه)
📝🔍معصوم (علیه السلام) با مثالی که زد به ما مسأله امر بین الامرین را فهماند، طبق این مثال تفویض رد می شود چرا که خداوند بندگان را به حال خود وا نگذاشته بلکه برای آنان امر و نهی و تکالیفی قرار داده و پیامبرانی فرستاده است، جبر نیز رد می شود چرا که خداوند بعد از نهی و امر آنان را مجبور نکرده بلکه به آنان اختیار داده است که امتثال کنند یا نکنند، که این اختیار دادن به این معنا نیست که خداوند آنان را آزاد گذاشته باشد و همچنین به این معنا نیست که چون مانع شان نشده است پس آمر به آن معاصی هم خداوند باشد.
@Talabeh_nevesht110