◾️آیا امام حسین علیهالسّلام از آغاز میدانستند به شهادت میرسند؟◾️ (بخش دوم)
⁉️ ▪️گفتیم با توجّه به شبهاتی که در مجامع روشنفکری دینی مطرح شده است، میخواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم که امام حسین علیهالسّلام میدانستند شهید میشوند یا نه؛ و اگر میدانستند، با علم به این قضیّه، شرعاً جایز بود بروند خود را به کشتن دهند و زن و بچّهشان نیز به اسارت بیفتند. پاسخ این سؤال به مباحث متعدّدی مربوط میشود.
1️⃣ ▪️سه انگیزه برای حرکت اباعبداللهالحسین علیهالسّلام مطرح شده است. گروهی معتقدند فشاری که حکومت یزید برای بیعت گرفتن از امام حسین علیهالسّلام آورد و امام حسین علیهالسّلام نمیخواستند با یزید بیعت کنند، سبب شد که از مدینه به مکّه و از آنجا به عراق فرار کنند و بالاخره سپاهیان یزید ایشان را در کربلا گیر انداختند و کشتند. پس از نظر این گروه، علّت حرکت امام حسین علیهالسّلام فرار از بیعت با یزید بود و اگر حکومت یزید از ایشان تقاضای بیعت نکرده بود و ایشان را راحت گذاشته بود، ایشان کاری به کار دستگاه یزید نداشتند! ایشان مسجدشان را میرفتند؛ نمازشان را میخواندند؛ قرآنشان را میخواندند؛ ذکرشان را میگفتند؛ عبادتشان را میکردند و کاری به کار دستگاه یزیدی نداشتند. پس این یک انگیزه که گروهی طرفدار آن هستند.
2️⃣ ▪️گروه دوم معتقدند انگیزهی حرکت امام حسین علیهالسّلام دعوت کوفیان بود. هزاران نفر از کوفه، به امام حسین علیهالسّلام نامه نوشتند و از ایشان برای امامت و رهبری و حاکمیّت و امارت و ولایت خودشان دعوت کردند. و چون مردم از امام حسین علیهالسّلام خواستند، حجّت بر ایشان تمام شد و شرعاً وظیفهشان بود که دعوت آنان را لبّیک گویند و به کوفه بروند. حال، اینکه کوفیان جفا کردند، بحث علیحدهای است؛ ولی وقتی با اعلام حمایت مردم، حجّت بر امام معصوم تمام میشود، وظیفهی امام این است که زمام امور را به دست گیرد. بر امام حسین علیهالسّلام هم حجّت تمام شده بود؛ چون مردم اعلام پذیرش و آمادگی کردند؛ لذا باید میرفتند. پس دومین انگیزهای که مطرح میکنند، دعوت کوفیان و اتمام حجّت بر حضرت است. و لذا به این لحاظ حضرت از مدینه به مکّه رفتند و از مکّه نیز به قصد کوفه خارج شدند؛ ولی به کوفه نرسیدند و در کربلا به شهادت رسیدند.
3️⃣▪️سومین انگیزهای که برای حرکت امام حسین علیهالسّلام مطرح است، این است که امام حسین علیهالسّلام انفعالی عمل نکردند که یا در برابر فشار حکومت منفعل باشند که بیعت کن، یا در برابر دعوتنامههای کوفیان منفعل باشند؛ بلکه امام فعّال وارد میدان شدند و پیشگام بودند؛ دنبالهرو یک پدیده نبودند. امام یک حرکت ابتدایی داشتند، نه انفعالی. امام وقتی حکومت فاسد یزید را میبینند، حکومتی که منکر وحی و خدا و دین است، حکومت ستمگر و جائر، حکومتی که حلال خدا را حرام میشمارد، حرام خدا را حلال میشمارد، حقوق مردم را تضییع میکند، سمبل و اسطورهی فسق و فجور و فساد و فحشاست و بیپرده و علنی، وحی و اسلام و دین خدا را انکار میکند، قیام در برابر این حکومت و بازگرداندن مسیر حکومت اسلامی به همان سیرهی جدّ بزرگوارشان پیامبراکرم صلّیاللهعلیهوآله و پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین علیهالسّلام را تکلیف خود میدانند. این قیامی در مسیر امر به معروف و نهی از منکر است؛ جهادی در برابر یک حکومت طاغوتی و فاسد، برای مبارزهی با او و از پا درآوردن اوست.
▪️این سه انگیزه برای قیام حضرت مطرح است. در شمارههای آیندهی این نوشتار، این سه انگیزه را تحلیل خواهیم کرد.
#شهادت_امام_حسين عليه السّلام
@mohamad_hosein_tabatabaei