🔹سلام
من تا اسم اردشیر حسین پور رو دیدم گفتن چ آشناس بعد یادم افتاد تو دانشگاهمون رو در و دیوار اسمش بود. ی قسمتم دورشو شیشه کشیده بودن و لوح تقدیر و مدال و اینا گذاشته بودن اونجا. میدونستم شخصیت بزرگی بوده و ترور شده بوده اما ن تا این حد که شما بخاین داستانشو بنویسید.
استادم دکتر حسینپور رو دیده بوده و اون موقع همکار بودنی جورايی. میگفت همون موقعم ی عده میگفتن این گاز گرفتگی سهوی بوده اما ی سری میگفتن استادی با این سابقه پژوهشی یعنی بوی گاز رو تشخیص نمی داده و خلاصه قضیه بودار بوده. خیلی ازش تعریف میکرد. اگه درست یادمباشه میگفت ی رشته بین سرامیک و برق یا الکترونیک تعریف میکنه در مقطع دکتری و حتی سرفصل دروسم ارائه میده. انقده کارش خوب بوده ک حتی نزدیک دانشگاه ی زمین هم بهش میدن برای ساخت و ساز پژوهشگاه مجوزشم احمدی نژاد داده بوده ک متاسفانه ب عمرشون وصال نمی ده. استاد ما با اینکه دانشگاه مالک اشتر درس میداد ک مثلا هر کی میخاد بیاد باید مصاحبه عقیدتی بشه، کلا اونوری بود سر همین و ی موضوع دیگه اخراج شد خداروشکر. همین استاد اینقدر از دکتر حسین پور و علم و عملش تعریف میکرد و معتقد بود دکتر ب مرگ طبیعی نمرده و قضیه ترور بوده.
خلاصه برامجالب بود ک این شخصیتو انتخاب کردید. من در همین حد میدونستم الان خوشحالم ک احتمالا بیشتر در جریانزندگی کاری ایشان قرار میگیرم. خدا توفیقتون بده
🔹سلام
دلتنگ شهدای هسته ای ،به خصوص شهید محسن فخری زاده هستیم
همین که شما پیشگام نوشتن در مورد همه شهدای این عرصه شدین گامی نو و جدید بود
روحشان همنشین اباعبدالله و قلم شما ، پر از برکت و عنایت شهدا
🔹سلام
ممنون از داستان جدید
چقدر نیاز بود این سیر و دید
شهید مصطفی احمدی روشن از اقوام نزدیک بودن . از وقتی یادمه هر خبری
درباره نطنز و هسته ایی بود بخاطر ایشون
روش حساس بودیم
ترور شهید علیمحمدی موج نگرانی ما را
شروع کرد ؛ صحنه شهادت جلوی در خانه؛ اشک شدیم
شهادت دکتر شهریاری و جانبازی همسرشان و آن عشق سرشار بین شان
شهادت داریوش رضایی نژاد و ترور جلوی چشم دخترش 😭😭😭 و جانبازی همسرش
نگم از دلنگرانی های ما
تا اون چهارشنبه صبح کذایی
دو روز قبل تو مسجد دیدمشان
نمیدونم چطور دویدم این همه مسیر را
و ای وای ...
در دومین سالگرد شهید علیمحمدی ترور شدند در حالی که لباس مشکی امام حسین ع برتن داشتند و در روز اربعین خاکسپاری شدند 😭😭😭
چقدر همشون مظلوم اند
🔹سلام حاج آقا انشاالله که همیشه خوب و خوش باشید
در حال خواندن داستان جدید و کامنت های مردم بودم یک سری از افراد نوشته بودند خوش به حال من که با فلان شهید همشهری بودم و یا از این چیزها ولی من میخواستم بگم که بدا به حال من که هم عصر با افرادی هستم که برای بقای دین خدا و کشورشون از جان و مال و خانواده هایشان گذشتند ولی من هنوز به فکر دودوتا کردن مال و رفاه خودم و خانوادم هستم امیدوارم که روزی همه ما بتونیم برای دین خدا و ظهور آقا هر کاری از دستمون بر میاد مثل همین بزرگواران که در داستان دارید معرفی میکنید باشیم
من الله توفیقا
🔹سلام
دوباره خوندم
ازداستان محسن اشک ریختم وهم حرص خوردم
دلم میخوادمواظب دانشمندانمون باشم ولی اندازه ی یک مولکول هم کاری ازمن برنمیاد
حرص خوردم چون ما برای این شکوه خون دلهاخورده ایم ومردان مرد روازدست دادیم اونوقت کسی بنام شاهزاده پهلوی هرروز نقشه می کشه بیادایران وتمام این شکوه وعظمت روبنام خودش ثبت کنه
اونکه بابت شهادت دانشمندان کشورش ککش هم نگزید صدسال سیاه بزاریم بیاد
ونه تنها اون بلکه هیچ برانداز دیگه ای
🔹سلام آقای حدادپور من اکثر آثار شما را خواندم ولی این داستان محسن چیز دیگه ای هست انگار توی یک فضای کاملا زنده وحقیقی سیر میکنه خداازتون قبول کنه واین قدم شما برای معرفی این شهدای عزیز پر برکت باشه
ضمنا من پرستار بیمارستان سمنان هستم حدودا یک سال و نیم قبل فرزند یکی از بیماران به نام محمدمهدی میرحاج که نخبه ریاضی بود وفوق العاده متدین ومومن در آمریکا به صورت مشکوکی تصادف کرد و از دنیا رفت درحالیکه مراحل آخر رساله دکتری را میگذراند واقعا چقدر از این دانشمندان در گمنامی وغربت شهید میشن وکسی متوجه نمیشه اونقدر این داغ سنگین وتلخ بود که من مادر ایشان را اربعین توی کربلا دیدم از فرط شکستگی نشناختم😔
🔹سلام .ممنون از داستانتون.قسمت سخت ماجرا اینجاست که این عزیزان رو به فاصله ی کمی از هم و به قولی پشت سر هم از دست دادیم .خدا نگذره از خائنین به مملکت و مردم .خدا نگذره از کسانی که نون خودشون رو تو خون بی گناهان میزنن و میخورن
🔹ممنون که نظرات رو گذاشتی
برداشت اعضا از داستانها درست مثل حاشیه نوشتن بر کتب قدیمیه . یه جورایی داستانها با این نظرات خواندنی تر و کاملتر میشه
البته اعضا هم مثل خودتون خاص هستن و نظراتشون مثل داستانها منحصر بفرد !