زندگی نامه شهید محمد بروجردی ۷___جهاد مسیحایی با گسترش غائله‌آفرینی تجزیه‌طلبان تحت‌الحمایه آمریکا و بعث عراق در کردستان، محمّد در رأس گروهی از سپاهیان کم ساز و برگ انقلاب، ابتدا به کرمانشاه و از آن‌جا به سنندج رفت، از همان بدو ورود به منطقه، فرماندهی عملیات قلع و قمع قوای تا بن دندان مسلح ضدّ انقلاب در کردستان را بر عهده گرفت. در شرایطی که سنندج و پادگان لشگر ۲۸ ارتش در این شهر به محاصره کامل قوای ائتلافی ضدّ انقلاب، از دموکرات و کوموله گرفته تا چریک‌های فدایی و پیکار درآمده بود، محمّد و تنی چند از همرزمانش توسط یک هلیکوپتر S.T.۲۱۴ هوانیروز در پادگان سنندج پیاده شدند. در چنین شرایط وخیمی، محمّد مصمم و قاطع با تنگناها و معضلات موجود برخوردی حساب شده داشت و با مکرر تلاوت کردن آیات قرآنی و جملات حماسی حضرت امیر(ع) از نهج البلاغه، جمع کوچک رزم‌آوران مدافع پادگان را تهییج و به ادامه پایداری و ایثار تحریص می‌کرد. همرزم محمّد، تیمسار شهید "علی صیاد شیرازی"، از آن روزها می‌گوید: «موقعی که ضدّ انقلابیون، محل باشگاه افسران لشگر ۲۸ را در سنندج محاصره کردند، بچه‌های ما در آن‌جا مدت ۴۰ شبانه روز در محاصره مطلق بودند. حتی چیزی برای خوردن هم نداشتند؛ با این حال استقامت می‌کردند. شهید بروجردی، برای رهایی این‌ها، دست به هر کاری می زد... او آنقدر در این راه استقامت کرد که با همکاری و یکدلی رزمندگان سپاه و ارتش، پس از مدتی کوتاه، محاصره در هم شکست. نمونه چنین صحنه‌هایی را در آن زمان زیاد داشتیم که ایشان همیشه با همین پایمردی و استقامت به مصاف ضد انقلابیون می‌رفتند.» در کنار نبرد قاطع و قهرآمیز با تجزیه‌طلبان، محمد به راستی عامل به رأفت و برخورد برادرانه با مردم مستضعف کردستان بود. سردار سرتیپ "حاج سعید قاسمی" از خصایص مردمی محمد، خاطرات شیرینی به یاد دارد: «در همان شب‌های اول آزادسازی سنندج، که ضد انقلابیون شکست‌خورده با سلاح‌های سبک و نیمه‌سنگین از هر طرف به سوی مردم و نیروهای انقلاب شلیک می‌کردند و رفت و آمد در سطح معابر شهر تقریبا غیرممکن به‌نظر می‌رسید، به حاج‌آقا خبر دادن که در یکی از خانه‌های نزدیک پادگان، خانم بارداری هست که زمان وضع حمل او فرا رسیده. منتهی با توجه به عدم امنیت در سطح شهر، بردن او به بیمارستان غیرممکن است، شهید بروجردی، بلافاصله نشانی آن خانه را گرفت، تنها و بدون محافظ، سوار بر ماشین فرسوده به آن‌جا رفت و با کمک شوهر آن خانم، او را به بیمارستان سنندج منتقل کرد، تنها بعد از اطمینان خاطر از وضعیت این خانواده کُرد بود که از بیمارستان به پادگان برگشت.» ۸___همرزمان فرمانده کبیر اصولاً دلسوزی محمد نسبت به مردم کردستان حد و مرز نداشت، به آن‌ها از صمیم‌قلب احترام می‌گذاشت، جالب اینکه مردم کردستان نیز به او علاقمند شده و بردارانه دوستش داشتند، جاذبه محبت‌آمیز بروجردی آنقدر نیرومند بود که اطفال معصوم، به محض دیدن او به سویش می‌دویدند، با او بازی می‌کردند و او شاد و خندان دست‌نوازش بر سرشان می‌کشید. هم‌زمان، به کار گسترش سازمان رزم قوای سپاه می‌پرداخت، بسیاری از همین عناصر، بعدها جزو نخبه‌ترین فرماندهان یگان‌های رزمی سپاه،چه در کردستان و چه در سایر جبهه‌های ۸ سال دفاع مقدس ملت ایران شدند. از جمله شاگردان و برگزیدگان نامی این معلم کبیر در بین سرداران سپاه اسلام می‌توان به: - سردار شهید"حاج احمد متوسلیان"، فرمانده سپاه مریوان، بنیانگذار لشکر ۲۷ مکانیزه محمد رسول‌الله(ص) و فرمانده عملیات قرارگاه نصر. - سردار شهید "ناصر کاظمی"، فرمانده سپاه کردستان، نخستین فرمانده تیپ ویژه شهدا و فرمانده شهر پاوه. - سردار شهید "علی گنجی‌زاده"، دومین فرمانده تیپ شهدا - سردار شهید "حاج محمد‌ابراهیم همت"، فرمانده سپاه پاوه، دومین فرمانده لشکر ۲۷ مکانیزه محمدرسول‌الله(ص) و فرمانده سپاه ۱۱ قدر - سردار شهید "سعید گلاب"، مسئول آموزش عقیدتی سپاه منطقه ۷. - سردار شهید "صادق نوبخت"، فرمانده سپاه غرب کرخه. - سردار شهید "حاج علی‌اصغر اکبری"، فرمانده سپاه سردشت. - سردار شهید "ناصر صالحی"، فرمانده سپاه پاوه - سردار شهید "غلامعلی پیچک"، و "محسن حاج بابا". - سردار شهید "مختار تولی خانلو"، فرمانده سپاه باینگان - سردار شهید «علی فضل خانی»، مسئول یگان پدافند قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) اشاره کرد به دنبال جنایات فجیعی که نسبت به عناصر انقلاب و جهادگران بی‌دفاع در سطح کردستان به‌وقوع پیوست، به‌ویژه پس از سر بریدن پاسداران مجروح دران برگشتند» محمد، خود از جمله دلایل اصلی بازگشت از سوریه را، واهمه از غلتیدن به ورطه سیاست‌بازی‌ها و تزهای شبه مارکسیستی که در صفوف برخی گروه‌های مقاومت لبنانی‌ـ‌فلسطینی حاکم بود،ذکر می‌کرد https://eitaa.com/joinchat/2664956131C2aaad5f85f