ماموریت:
تاسیس بیمارستان برای زنان داعشی در قلب سرزمین شامات!!
آبان ماه ۱۳۹۶
البوکمال آخرین پایتخت داعش یک قدمی سقوط است. سردر همهخانهها پرچم سفید تسلیم، سرش را پایین انداخته و آویزان است. همه منتظر دستورند. هم آنها که پرچم به سر در خانههایشان نصب کرده، هم آنها که تا چند ساعت دیگر شهر را فتح میکنند. همه منتظر دستور حاج قاسم. بالاخره بیسیمها خشخش می کندو دستور صادر میشود. کوتاه و قاطع: "تا همه زنها و بچهها سالم از شهر خارج نشدهاند، نیروها اجازه ورود به شهر را ندارند."
جز معدود کتاب هایی بود که عمیقا دوست داشتم جای راویش باشم. خوش به حال دکتر احسان.
به خودت که میای، می بینی شدی رییس یک بیمارستان در قلب داعش. شدی مدافع زنان سوری طرفدار داعش.
کتاب "همسایه های خانم جان" زیبا نیست، محشره!!
این کتاب، خلاف بقیه کتابهایی که درمورد مدافعان حرم خوندم، به زندگینامهی فرد توجه زیادی نداره و تمرکزش روی توصیف فضای جنگ و تعاملات افرادیه که سمت هر دو جبهه حضور دارن.
کتاب بیان ناب یک تجربه انسانیه!!
چقد خوبه که انتهای هر فصل عکس های مربوط به اون فصل رو آورده. آدم از دیدن عکس ها هم کلی حس خوب می گیره.
متن بسیار روان و دلنشینی داره. نویسنده و راوی کاغذ و قلم را حرام نکرده اند و حق مطلب را ادا کرده اند.
این کتاب روایتی کاملا متفاوت از جنگ سوریه است و هر کس نخونه، ضرر کرده. کتاب روضه مصوره!!
برای بچه هایی که توی دوره سوگ عاطفی هستن عالیه.
#البوکمال
#معرفی_کتاب
#احسان_جاویدی
#زینب_عرفانیان
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂
پ.ن:
ممنون از دوستی که کتاب رو بهم هدیه داد. با ذوق خوندمش و کیف کردم.