🔰
#یادداشت | احتمالات پنجگانه برای فردای آتشبس
🔹پس از 12 روز تبادل آتش مستقیم میان ایران و اسرائیل، اکنون سکوتی شکننده بر فضای ژئوپلیتیکی منطقه حاکم شده است؛ سکوتی که بیش از آنکه از توافقی صلحطلبانه نشأت گرفته باشد، حاصل موازنهی پرتنش و موقتی است. این آتشبس نانوشته، نه بر پایهی توافقی رسمی استوار است، نه با تضمینی بینالمللی پشتیبانی میشود و نه بر اعتماد متقابل استوار است. در چنین فضایی، پرسش اساسی این است: این آتشبس به کدامسو خواهد رفت؟
🔹آیندهپژوهی بر پایه روندها، الگوهای رفتاری گذشته و جایگاه بازیگران مؤثر، ما را به پنج سناریوی اصلی دربارهی سرنوشت آتشبس میان ایران و رژیم صهیونیستی میرساند.
🔸الف) نخستین و محتملترین سناریو، تداوم وضع موجود، یعنی آتشبس شکننده است. در این حالت، دو طرف به دلایل راهبردی و هزینههای بالای جنگ، فعلاً ترجیح میدهند وارد تکرار تقابل علنی نشوند. رژیم صهیونیستی بهدنبال اجتناب از جنگ فرسایشی است که تاب آوری داخلی رژیم را بشدت تحت تاثیر قرار داده است و ایران نیز در حال اولویتبخشی به تنظیمات سیاست خارجی، شرایط اقتصادی و بازسازماندهی سریع نیروهای مسلح است. در این مسیر، چین و روسیه به همراه کشورهای عرب منطقه خلیج فارس نقش مؤثری ایفا میکنند؛ بهویژه چین که حفظ ثبات در خلیج فارس را با منافع راهبردی خود گره زده و مدتی پیش، میانجی آشتی تهران–ریاض نیز بوده است.
🔸ب) سناریوی دوم، بازگشت به جنگ اطلاعاتی و برخی عملیاتهای ویژه در سطح محدود است. تاریخ رفتار امنیتی اسرائیل نشان میدهد که این رژیم همواره ترجیح داده جنگ را بدون پذیرش مسئولیت اقدامات پیش ببرد . واکنش ایران در چنین شرایطی نیز طبیعتا می تواند در میدانهای نزدیک به رژیم صهیونیستی با استفاده از ظرفیتهای در اختیار و حتی عملیات سایبری شکل بگیرد. در صورت فعالتر شدن مجدد این نوع از نبرد، میتوان گفت آتشبس مستقیم به اشکالی پنهان منتقل میشود.
🔸پ) اما سناریوی سوم، شکستن آتشبس از سوی اسرائیل با حمله محدود و غافلگیرانه است. این رفتار برای اسرائیل تازگی ندارد. تلآویو در گذشته نیز بدون هشدار قبلی دست به عملیاتهایی چون ترور یا خرابکاری زده است. در چنین حالتی، واکنش ایران نیز چنانچه بیشتر اعلام شده اقدام متقابل خواهد بود که به منزله وارد کردن ضربات محدود از سوی طرفین به یکدیگر می باشد.
🔸ت) سناریوی چهارم، فروپاشی کامل آتشبس و آغاز جنگ مستقیم است؛ وضعیتی که معمولاً با یک جرقه فاجعهبار شکل میگیرد، مثلاً حملهای بزرگ به یکی از مراکز هستهای یا دست زدن رژیم صهیونیستی به ترور مشابه اقداماتی که در ۲۳ خردادماه انجام شد.. در این حالت، به احتمال قوی سطح و گستره بحران نسبت به موج اول شدیدتر خواهد بود و چه بسا مناطق درگیری نیز گستردهتر شود. در صورت شکلگیری چنین روندی به طور قطع کشورهای منطقه به ویژه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، که میزبان پایگاههای نظامی آمریکا هستند، نخستین نگرانان این بحران خواهند بود و احتمال دارد خواستار مداخله فوری چین یا روسیه یا نهادهای بالادستی بین المللی برای میانجیگری شوند.
🔸ث) سرانجام، سناریوی پنجم، رسیدن به یک توافق پایدار غیررسمی با میانجیگری قدرتهای منطقهای یا جهانی است. این سناریو، هرچند دور از ذهن به نظر میرسد، اما محتمل است اگر فشار قدرتهای بزرگ برای ثبات در بازار انرژی افزایش یابد. طبق برخی گزارشها، چین و عمان در این میان، نقشهای مؤثری را در ماههای اخیر ایفا کردهاند و ممکن است بار دیگر برای کاهش تنش وارد میدان شوند.
🔹در یک جمعبندی میتوان گفت که محتملترین مسیر پیشرو، ادامه وضع شکننده فعلی یا انتقال تقابل به میدانهای مبتنی بر وارد کردن ضربات محدود از سوی طرفین به یکدیگر است. برخی از تحلیلگران عقیده دارند که ایران و اسرائیل، در چارچوب محاسبات بازدارندگی، فعلاً ترجیح میدهند درگیری مستقیم را کنترلشده نگاه دارند، اما کافی است تنها یک خطای راهبردی یا حادثه امنیتی، تمام موازنهها را به هم بزند.
🔹در چنین شرایطی، نقشآفرینی فعال قدرتهای منطقهای و جهانی، از جمله چین، روسیه، کشورهای عربی و سازمان ملل، بیش از هر زمان دیگری ضروری است. بازی بزرگ در حال جریان است و جنگ آینده، نه فقط در میدان نبرد، بلکه در ذهنها، روایتها و تصمیمگیریهای پشت پرده تعیین خواهد شد.
⚜"زمانه خود را بشناس"
_________________
🟡