تأمّلی در بیانیه‌ی مهندس موسوی ۲۱ تیر ۱۴۰۴ سعید رضوی فقیه، نویسنده و فعال سیاسی، یادداشتی درباره‌ی بیانیه‌ی میرحسین موسوی نوشت که اینک برگزیده ای از آن تقدیم می گردد👇  اینکه آقای مهندس موسوی دقیقا چهار هفته پس از حملات وحشیانۀ اسرائیل به میهنمان ایران سکوت تقریبا طولانی و معنادارش را شکسته و بیانیه‌ای در محکومیت این تجاوز منتشر کرده خبری خوش است؛ هرچند که پرسش از تاخیر در صدور این بیانیه همچنان پابرجاست. به هر روی باید خرسند بود که دایرۀ همبستگی ملی حول محور “ایران” بمثابه میهن همۀ ایرانیان روز بروز گسترده‌تر می‌شود. در شرایط پس از تعرض به سرزمین ایران و کشتار هموطنان ایرانی، نه تنها منتقدان و مخالفانِ شیوه‌های رایج و جاری حکمرانی و معترضان به نابسامانیهای موجود، بلکه حتی زخم خوردگان و رنج دیدگان نیز به رغم کدورتها و دلسوختگیها ضمن حفظ موضع انتقادی-اعتراضی و تداوم پافشاری بر مطالبۀ حقوق قانونی مردم و مطالبات به حقشان، به عنوان “ایرانی” حول محور ایران گرد هم آمدند تا طلسم دشمن را برای تفرقه باطل کنند. بی تردید بسیاری از منتقدان و معترضان به وضع موجود در انتقاد و اعتراض خود انگیزه‌ای جز اصلاح امور مردم و اعتلای کشور ندارند. بنابراین با توجه به تعلق خاطری که به مردم و کشور دارند نسبت به ایران و سرنوشتش حساسیت و دغدغه‌ای بیش از دیگران دارند و هرچند در کنج حبس و حصر یا غربت و تبعید روزگار گذرانده و بی مهری‌ها دیده‌اند اما وقتی پای صلاح کار مردم و میهن در میان باشد همچنان برای چشم پوشیدن بر گذشته و گذشتن از خود آماده‌اند؛ حتی اگر چشم‌اندازی روشن در کوتاه مدت برای تغییر روشهای جاری در برابر دیدگان خود نداشته باشند، چرا که پای سرنوشت وطن و هموطنان در میان است. اما گذشته از اینکه بیانیۀ اخیر مهندس موسوی در محکومیت تجاوز اسرائیل بسیار دیرهنگام است و واقعا انتظار می‌رفت او اگرنه در همان ساعات اولیه دستکم در روزهای نخست تهاجم اسرائیل موضع خود را در این زمینه اعلام کند، بخشهایی از متن بیانیه نیز سوال برانگیز است. در این بیانیه صراحتا حمله اسرائیل محکوم، نسبت به شهدای نظامی و غیرنظامی ادای احترام و حتی شهدای نظامی فرزندان ملت تلقی شده‌اند. در عین حال بخش مهمی از بیانیه به انتقاد از حکومت و نهادهای مختلفش اختصاص یافته که در جای خود منطقی و منطبق با واقعیات موجود است. در پایان نیز پیشنهاد همه‌پرسی به عنوان آغاز دوران گذار و تغییر ساختار قدرت سیاسی مطرح شده؛ امری که ذکرش با توجه به شرایط خاص کنونی، آن هم با آن لحن، نه تنها به تقویت همبستگی ملی کمک نمی کند بلکه شاید موجب شکاف و نقار شود و به مشاجرات در فضای مجازی و حقیقی حتی در میان همفکران آقای موسوی دامن بزند. در این صورت می‌توان گفت اگر این بیانیه به قصد تقویت همبستگی ملی در برابر دشمن متجاوز منتشر شده عملا مصداق نقض غرض است. طرح مقولۀ همه‌پرسی برای گذار به سوی یک نظام سیاسی دموکراتیک بر پایۀ ارادۀ اکثریت مردم؛ فارغ از شرایط و موقعیت امری عادی است ولی در شرایط جنگی کنونی کمی تا قسمتی غیر محتاطانه است و بیانش بر زبان نخست وزیر دوران جنگ هشت ساله پرسش‌برانگیز.