4⃣ در این دوره رئیس‌جمهور ترکیه و حاکم این کشور نیز به دلیل حمایت از امیر و حاکم قطر، از هجمه مدخلی ها در امان نماند. در حالی که بر اساس نظریه مورد قبول مدخلی ها بایستی بدون چون و چرا از این حکام اطاعت کرد. همچنان که حاکمان سوریه، تونس و یمن نیز با وجود تصدی حکمرانی کشورهای خود، به دلیل ناهماهنگی با سعودی، از سوی مدخلی‌ها به رسمیت شناخته نشدند. ▪️سلفی‌های امنیتی اسناد ارائه شده توسط مراکز مطالعات غرب به وضوح حاکی از همکاری دستگاه‌های اطلاعاتی کشورهای میزبان مدخلی‌ها با اعضای این فرقه و حمایت گسترده از آنان با هدف مقابله با جریان‌های اسلامی نهضتی است. به تعبیری دیگر جامیه مدخلیه چیزی جز یک نهاد امنیتی خاص نیست که از طرف دستگاه‌های امنیتی به عنوان ابزار کنترل نهاد دین به کار گرفته می‌شود تا در نهایت کارکردی مشروعیت‌زا برای سیستم حاکمتی داشته باشند. از این روست که برخی ناظران اساسا مدخلی‌ها را دست پرورده و آموزش‌دیده نهادهای اطلاعاتی به شمار آورده و آنان را شایسته داشتن صبغه دینی مستقل نمی‌دانند. تا جایی که یحیی الحجوری از سلفی‌های دار الحدیث دماج یمن صراحتا همکاری ربیع المدخلی با دستگاه امنیتی سعودی را افشا کرده و می‌گوید، “داماد المدخلی که از افسران ارشد امنیتی سعودی است با من تماس گرفت و در برابر پرداخت مبلغ قابل توجهی خواستار همکاری اطلاعاتی ما با سعودی شد.” این سند و نمونه‌های دیگر از این دست اسناد به وضوح از تلاش سعودی برای جایگزینی نفوذ از دست رفته این کشور در جریان به حاشیه رانده شدن وهابیت، به واسطه میدان دادن به مدخلی‌ها پرده بر می‌دارد. همچنانکه تلاش مدخلی‌ها در حمله به حماس و مقاومت فلسطین در سایه تلاش رهبران سعودی برای عادی‌سازی با اسرائیل و انفعال آنان در قبال جنایات رژیم صهیونیستی برعلیه مردم مظلوم فلسطین را قابل فهم می‌سازد. با توجه به سطور فوق باید گفت در سعودی چیزی تغییر نکرده است. همانگونه که سعودی طی دهه‌ها وهابیت را برای توجیه ایدئولوژیک اهداف سیاسی خود به خدمت گرفته بود اکنون و پس از پایان تاریخ مصرف این فرقه به واسطه بدنامی ناشی از سال‌ها جنایت در کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی، وظیفه توجیه ایدئولوژیک را به فرقه‌ای جدید و از قضا مطیع‌تر سپرده است. روحانیتی حکومتی که به زودی لزوم و وجوب رابطه با اسرائیل را نیز تئوریزه خواهد کرد.