۲. جریان پراگماتیست یا عمل‌گرا این جریان در اقلیت است و بیشتر میان دروزهای ساکن جولان اشغالی، داخل اسرائیل، و نیز در مهاجرت (اروپا و آمریکا شمالی) دیده می‌شود. پیروان این جریان تعامل با اسرائیل را امری واقع‌گرایانه و مبتنی بر منافع تحصیلی، شغلی یا خانوادگی می‌دانند. بعضی از دروزهای مهاجر نیز، با اشاره به روابط خویشاوندی و دینی با دروزهای داخل اسرائیل، خواهان نوعی تعامل واقع‌بینانه با آن هستند، حتی اگر شرایطی چون تبعیض وجود داشته باشد. با اینکه این جریان هنوز اقلیت است، اما اسرائیل از این گرایشات استفاده می‌کند تا جایگاه خود را در داخل سوریه، جولان و سطح بین‌المللی تقویت کند. اسرائیل و تغذیه شکاف‌های دروزها: پروژه تقسیم سوریه به دولت طایفه‌ای حکومت اسرائیل توانسته است فاصله عمیق میان دروزها و دمشق را به نفع خود به‌کار گیرد و دامنه این شکاف را گسترده‌تر کند. این تلاش‌ها در راستای جذب طایفه دروزی از مسیرهای مختلفی صورت می‌گیرد که ترکیبی است از اقتصاد، سیاست، اجتماع و دین و از ضعف و پیچیدگی‌های وضعیت سوریه بهره می‌برد. مسیر اقتصادی تل‌آویو از وخامت شرایط معیشتی و اقتصادی جنوب سوریه استفاده کرده و فرصت‌های شغلی برای دروزها، چه در جولان اشغالی و چه در داخل سرزمین‌های تحت کنترل خود، با دستمزدهای نسبتا مناسب فراهم کرده است. همچنین امتیازاتی به کارگران دروز داده که سنی‌های سوری مقیم مناطق تحت کنترل اسرائیل از آن محروم‌اند. این امر عاملی جذاب و عملی برای برخی گروه‌ها، به‌ویژه جوانانی است که به دنبال زندگی بهتر هستند. مسیر اجتماعی اسرائیل کوشیده است دروزهای سویدا را به بستگانشان در جولان نزدیک‌تر کند؛ با سازماندهی دیدارهای متقابل پس از ده‌ها سال قطع ارتباط، و با تسهیل روابط اجتماعی از طریق ارائه کمک‌های پزشکی و درمانی در مرزها، از جمله انتقال بیماران حاد به بیمارستان‌های خود. این اقدامات به عنوان «نشانه‌های حسن نیت انسانی» معرفی شده‌اند، اما در اصل اهداف سیاسی و نفوذی پنهانی را دنبال می‌کنند. مسیر سیاسی و امنیتی اسرائیل خود را به عنوان حامی سیاسی و امنیتی طایفه دروز معرفی کرده و متعهد شده در برابر هر تهدید احتمالی از سوی دمشق از آنها حمایت کند. همچنین تلاش کرده ارتباطاتی با شخصیت‌های محلی و فرماندهان میدانی برقرار کند، اغلب از طریق واسطه‌هایی از دروزهای فلسطین یا جولان، که به تحکیم روابط با برخی فعالان محلی، به ویژه نسل‌های جدید، کمک کرده است. مسیر طایفه‌ای اسرائیل خود را به عنوان «حامی» و مدافع خصوصیات اعتقادی دروزها معرفی کرده و مرزها را به روی هیئت‌های دینی برای زیارت مقام نبی شعیب باز کرده است. مشایخ سویدا چندین بار تحت پوشش «دیدارهای دینی» به این منطقه سفر کرده‌اند، در تلاشی برای تقویت پیوندهای روحانی و مذهبی بین دروزهای داخل سوریه و دروزهای داخل سرزمین‌های اشغالی، و تثبیت خود به عنوان مرجع دینی-سیاسی طایفه. برای اولین بار پس از بیش از ۵۰ سال… هیأتی از طایفه موحدین دروز در سوریه از مقام نبی شعیب در فلسطین اشغالی بازدید می‌کند اگرچه این دیدارها ظاهر دینی دارند، اما در باطن ابعاد سیاسی زیرکانه‌ای پنهان است که هدف آن بهره‌برداری از پیوندهای اجتماعی بین دروزهای سوریه و جولان برای اجرای پروژه‌هایی پشت پرده، تشدید گرایشات جدایی‌طلبانه و پیشبرد تشکیل یک نهاد مذهبی ویژه است، که گام اول در تقسیم سوریه به دولت‌های طایفه‌ای محسوب می‌شود. صداهای بسیاری همواره نسبت به سوءاستفاده اسرائیل از اقلیت‌های مذهبی و سیاسی از طریق دامن زدن به شکاف‌های داخلی و به خدمت گرفتن آنها در پروژه‌های توسعه‌طلبانه و تجزیه‌طلبانه هشدار داده‌اند؛ همانند آنچه در مورد «ارتش جنوب لبنان» رخ داد که اسرائیل پس از بهره‌برداری از آن، حمایت خود را قطع کرد و آن نیروها را رها کرد تا هزینه تعلق به اشغال را بپردازند. نتیجه آنکه وقایع سویدا و حملات اسرائیل به دمشق، پرده از نقشه بزرگ اسرائیل برداشت؛ تلاش‌های پیگیر تل‌آویو برای سوءاستفاده از اقلیت‌ها و تقویت شکاف‌ها به منظور اجرای طرح‌های نژادپرستانه‌اش برای تضعیف وحدت سوریه و تقسیم کشور به نهادهای متخاصم که منافع صهیونیسم در منطقه را تامین می‌کنند. روزهای اخیر از زمان شروع تنش‌ها در سویدا نشان داد که هیچ‌کس—بدون استثنا—در مدیریت بحران موفق نبوده و به عمد یا سهو پرونده طایفه‌گرایی را به اسرائیل تقدیم کرده‌اند تا از آن برای اهداف استعمارگرایانه‌اش بهره برداری کند. در حالی که سوریه در تقاطع راه‌ها قرار دارد، اشغالگر به چیدن میوه‌های هرج و مرج و تفرقه ادامه می‌دهد.