گفت‌وشنود! توی تهران، ماشین‌م خراب شد دادمش یه تعمیرکار خفن و باتجربه. ظاهرا درست شد چندروز بعد که برگشتم شهرستان پسرعموم که تعمیرکاره، نگاهی به ماشین کرد و گفت: پسرعمو ماشین‌و دست کی دادی، دست‌ش کجه!؟ گفتم: چطور؟! گفت: چندتا قطعه رو از روش باز کرده، جنس بدل بسته روش. گفتم: بردم پیش فلانی. گفت: آدم ماهر و مشهوری‌ه، خودش‌م شاید آدم‌ بدی نباشه! ولی شاگرداش بدجوری دزدن! •┈••✾🔹✾••┈• ✍ باغ اندیشه محمدمهدی شیرمحمدی https://eitaa.com/mohammadmahdishirmohammadi •┈••✾🔹✾••┈•